من لاکچری هستم

نوع مقاله : خبر در خبر

10.22081/mow.2019.66399

درد معمولی‌بودن

«چای نمی­خورم، فقط دمنوش؛ اخبار ایران را گوش نمی­دهم، فقط خبرگزاری‌های آن‌ور آبی؛ مانتو و شلوار نمی­پوشم، فقط دامن­های گلگلی و پیراهن­های قشنگ؛ عاشقِ کتاب و گل و قهوه­ام؛ ورزش می­کنم؛ کافه می­روم؛ متخصص پوست دارم؛ از مشاوره‌رفتن ابایی ندارم؛ زندگی‌ام را خودم می­سازم؛ عاشقِ سینما هستم؛ شبیه مادرم نیستم؛ پرنسس شوهرم هستم؛ من دختری حساسم و... .» شاید جملات بالا را شنیده باشید یا چنین مضامینی در فضای مجازی و شبکه­های اجتماعی، به‌ویژه اینستاگرام توجه­تان را جلب کرده باشد. اگر کمی به دوروبرمان نگاه کنیم، متوجه می­شویم که بسیاری از اطرافیان‌مان و شاید خود ما، در تلاشیم تا از رنج «‌معمولی‌بودن» فرار کنیم و خاص باشیم؛ آن‌قدر خاص که به چشم بیاییم و ادعای‌مان بشود که شبیه دیگران نیستیم. تب «متفاوت‌بودن»، باعث شده که بسیاری از آدم­ها، به‌ویژه خانم­ها، برای خود هنر، شغل یا تفریحی باکلاس دست‌وپا کنند، به چیزی چنگ بیندازند و با نسبت‌دادن خود به گروهی از افراد که ویژگی­های شاخص دارند، متفاوت‌بودن خویش را فریاد بزنند؛ عده­ای خود را فمنیسم می­دانند، بعضی حامی حیوانات می­شوند، عده­ای حرف­های منورالفکری می­زنند و بعضی با زدن سنگ حفاظت از محیط زیست بر سینه‌، خود را از باقی افراد جدا می­کنند. شبکه­های اجتماعی، این روزها میل به متفاوت‌بودن را در افراد بیشتر کرده­اند. هر فرد در صفحه‌ی خود، سعی دارد برجسته‌بودن فردیت خود را ثابت کند و بگوید که شبیه دیگران نیست.

گاهی میل به تفاوت، آن‌قدر زیاد می­شود که افراد به فعالیت­های خطرناکی دست می­زنند. یکی از دلایل اصلی زنان برای عمل­های جراحی، بوتاکس و تزریق­های گوناگون، میل به متفاوت‌بودن است. به‌طور کلی «مد»، یکی از شکل‌های مقاومت افراد در برابر یکسان‌بودن است. فرد با مد، سعی می‌کند وجود متفاوت خود را حفظ کند. ظهور آدم‌های عجیب‌ و غریب و خاص ـ چه از نظر رفتار و تفکر و چه از نظر پوشش و ظاهر ـ برای پیکار با یکسان‌بودن است.

متفاوت‌بودن به معنای خوب یا بدبودن نیست؛ اما زمانی دردسرساز می­شود که شما به‌خاطر دیگران و برای جلب نظر و رضایت آن­ها، از خود واقعی‌تان دست بکشید و کارهایی انجام دهید که دوست ندارید و نقش­هایی بازی کنید که حتی باب میل‌تان نباشد. اگر شما هم میل به خاص‌بودن دارید، به درون خود رجوع کنید. هر انسان در نوع خود، بی­نظیر و شگفت‌انگیز است. هر انسان و هر زنی، درون خود ویژگی‌هایی دارد که او را از دیگران متمایز می­کند. سعی کنید برای متفاوت‌بودن، تحت تأثیر جوّ قرار نگیرید و با ویژگی­های مورد پسند جامعه هم‌سو نشوید، بلکه تفاوت درونی خود را ابراز کنید. اگر شبیه آنچه جامعه دوست دارد شوید، شاید لایک­ها و کامنت­های زیادی دریافت کنید؛ اما از خودِ واقعی­تان فاصله می­گیرید. هرچه از خود واقعی­تان دور شوید، اضطراب و احساس غم، بیشتر سراغ‌تان می­آید. شاید لب­های‌تان بخندد، اما چشم­هاتان برق نخواهد زد. اگر شما دوست دارید دامن را با کتانی بپوشید، عیبی ندارد؛ اما اگر تنها برای متفاوت‌بودن کتانی را همراه دامن پا می­کنید، مطمئن باشید حسِ خوبی برای‌تان نخواهد داشت. در دنیا هر انسانی، رنگِ مخصوص خود را دارد؛ با هرچه سعی می­کند رنگِ واقعی­تان را عوض کند بجنگید؛ چه جوّ خانواده و جامعه و چه فضای مجازی و اینستاگرام. یادتان باشد شما یکی از معجزه‌های خلقت هستید و باید بهترینِ نسخه‌ی خود شوید.

 

یک بانوی موفق

دختر سلحشور

در روزگاری که بعضی دخترانِ جوان کشور، اسلام و حجاب را مانع موفقیت می‌دانند، او در جایگاه برتر قرار می­گیرد و از به گردن آویختنِ مدال خوش‌رنگش، غرق افتخار می­شود. در روزهایی که شبکه­های آن‌ور آبی قصد دارند با هر ترفندی حجاب از سر دختر ایرانی بردارند و شعارِ آزادنبودن زنان ایران را سر می­دهند، او نشان داد که می­توان در همین مرزوبوم نفس کشید، با حجاب بود و موفق شد. در روزگاری که اینستاگرام، تلگرام و...، دختران را به آزادی­های یواشکی و بی­حیایی و بی­پروایی دعوت می­کنند، او نشان داد که شجاعت به برداشتنِ روسری نیست، بلکه به جنگیدن برای گرفتنِ مدالِ جهانی­ست.

«مرجان سلحشوری»، از دختران تکواندوکار کشورمان، برای قهرمانی از جان مایه گذاشته است. او علاوه بر پیروزی غرورآفرینش، بار دیگر ثابت کرده که دخترِ ایران‌زمین، می­تواند با حجاب، با عقایدِ به‌حق، با حفظ ارزش­ها و با مدد شهدا، وارد گود شود و سربلند باشد. زمان اهدای مدال‌های این رشته، وقتی رئیس‌جمهور اندونزی مدال نقره‌ی ورزشکار کشورمان را بر گردنش انداخت، دستش را به سمت بانوی نقره‌ای کشورمان دراز کرد که دست بدهد و سلحشوری، از این کار خودداری کرد. او دستش را روی سینه گذاشت و با ادای احترامِ تمام، ملکه‌بودن خود را فریاد زد. سپس مدالِ خوش‌رنگش را به «شهید گیتی­نما» تقدیم کرد تا نشان دهد که جوانانِ جنگ‌ندیده، قهرمان­های خود را از یاد نبرده‌اند.

قهرمان‌بانوی کشور ما می­گوید: «تقریباً مطمئن بودم که مدال خواهم گرفت.» او نه به پشتوانه‌ی قدرت خود، بلکه به پشتیبانی یک شهید این حرف را زده است. او گفت: «زمان اعزام، دور مزار شهید گمنام در فدراسیون جمع شدیم و به هر یک از ما یک پلاک دادند. روی مدال من، اسم شهید گیتی‌نما بود.» نکته‌ی جالب این‌جاست که شهید گیتی‌نما، یکی از شهدای ورزشکار بوده و این اتفاق، نشان می­دهد نگاهِ مهربان شهدا، همواره همراه جوان­هاست. بعد از این اتفاق، بسیاری از کاربران شبکه­های اجتماعی، به رفتارِ خانم سلحشوری واکنش نشان دادند و با اعتراض از شبکه­های ماهواره‌ای و مسیح علی‌نژاد که همواره شعارِ برابری افراد و آزادی عقیده سر می­دهند، خواستند تا موفقیت این بانوی باحجابِ ایرانی را در برنامه­های خود مطرح کنند؛ اما این‌بار هم ثابت شد که دشمنان دین، نه مدافعِ انسانیت و برابری، بلکه مدافع بی­حجابی و ولنگاری‌اند.

این عزیزان گفته‌اند:

کارشناس ارشد مدیریت رسانه: «مدیریت انتخاب در فضای واقعی، نوجوان را از سردرگمی فرهنگی و هویتی در فضای مجازی نجات می‌دهد.»

ـ کاش راهی برای نجات پدر و مادرها هم ارائه می­دادید.

کارشناس ازدواج: «به‌جای تعیین مهریه‌ی بالا، از شروط ضمن عقد غافل نشوید.»

ـ مشکل این‌جاست که بعضی‌ها، از شروط ضمن عقد، فقط حق طلاق رو می‌شناسند.

طالبی، عضو شورای فرهنگی و اجتماعی زنان: «چرا سوئد با وضعیت نامناسب جنسی، برای ما برنامه‌ی توانمندسازی زنان اجرا می‌کند؟»

ـ چون سوئد است؛ یک کشورِ خارجی. آیا این برای شما کافی نیست؟

معصومه ابتکار، معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده: «دولت، مصمم به عملی‌کردن طرح بیمه‌ی زنان سرپرست خانوار است.‌»

ـ تا گوساله گاو شود... .

بانوی مکزیکی مسلمان: «حجاب، احساس امنیت فوق‌العاده‌‌ای به من می‌دهد.»

ـ بانوجان، لطفاً کمی بلندتر بگو. بعضی­ها خودشون رو به خواب زده‌اند.

سیده‌فاطمه ذوالقدر: «دولت، مصوبات حمایتی زن و خانواده را اجرا نمی‌کند.»

ـ دولت دقیقاً چه‌کار می­کند؟

روح‌الله بابایی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس: «فضای مجازی، طلاق توافقی را در روستاهای دورافتاده هم گسترش داده است.»

ـ اون مرغه هست که انجیر می‌خوره و نوکش کجه، اونم تقصیر فضای مجازیه.

فاطمه دولتی