نوع مقاله : مصاحبه
نقش مادران در انتقال ارزشهای حسینی
حسنیه صالحان
براساس آموزههای دینی، خانواده نهادی مقدس است و ازدواج، همسرداری و تربیت فرزندان، عبادت شمرده میشود. در اهمیت کانون خانواده، همین بس که آموزشهای اولیهی زندگی هر فردی، در بستر امن آن صورت میگیرد.
بیشک والدین ـ بهویژه مادران ـ بیشترین تأثیر را در تربیت فرزندان و دینداری آنان برعهده دارند؛ چراکه کودک در طول شبانهروز، بیشتر با مادر خود سروکار دارد و مفاهیم مذهبی و اخلاقی را از او یاد میگیرد. به همین دلیل است که امام خمینی(ره)، در بیانی نقش مادر در سرنوشت فرزند را غیرقابلانکار دانستهاند: «دامن مادر، بزرگترین مدرسهایست که بچه در آن تربیت میشود.»
این روزها با توجه به هجمهی وسیع فرهنگ بیگانه، آشنایی کودکان با مفاهیم دینی ـ بهویژه درک پیامهای عاشورا ـ یکی از دغدغههای بزرگ و مهم مادران است؛ چراکه اگر مسئلهی عاشورا به جریانی فکری بدل شود، زیرساخت فرهنگی جامعهی دینی بنا شده است.
در این میان انتقال ارزشهای عاشورا و جذب کودکان به مجالس عزاداری اهل بیت(ع)، امری مهم و ضروریست؛ موضوعی که اگر درست به آن توجه شود، آیندهی دینی فرزندانمان را تضمین میکند.
پیش از هر چیز توجه به این نکتهی اساسی، بسیار مهم است که تجلی فرهنگ عاشورا را باید در رفتارهای والدین دید. از آنجا که عالم پیرامون فرزند را عموماً والدین و افراد نزدیک به وی تشکیل میدهند، اثرپذیری کودکان از آنان بهمراتب گستردهتر از دیگران است. در متون روایی نیز، به این نکتهی مهم اشاره شده است. پیامبر اکرم(ص) در روایتی میفرمایند: «هر فرزندی، فطرتاً خداشناس است؛ مگر آنکه والدین، او را تغییر دهند» (بحار الانوار، ج 3، ص 282).
مادری که صبری زینبی در برابر ناملایمات زندگی دارد، یا پدری که شجاعت، رشادت و ظلمپذیری را از واقعهی کربلا آموخته، بهترین الگوی عملی برای فرزندش است.
ایجاد انس و محبت به اهل بیت(ع) در دل فرزندان، امری تدریجی و زیربناییست که باید حتی قبل از به دنیا آمدن آنها، مورد توجه قرار گیرد. در ادامه به بعضی راهکارهای مفید برای این مهم و مجالس عرض ارادت به آن عزیزان، بهویژه مجالس عزای امام حسین(ع) اشاره میکنیم:
تأثیر حزن برای اهل بیت(ع) بر فرزند در شکم
حضور مادر باردار در مجالس عزای امام حسین(ع) و تأثیر آن حزن و اندوه پسندیده بر فرزند، امری غیرقابلانکار است؛ چراکه در جایجای متون روایی و روانشناسی، به تأثیر حال زن باردار بر فرزند در شکم اشاره شده است؛ و چه حالی بهتر از ماتم و اندوه برای سید و سالار شهیدان، امام حسین(ع)؟!
برداشتن کام نوزاد با تربت امام حسین(ع)
یکی از مواردی که در اسلام بر آن تأکید شده، برداشتن کام نوزادان با تربت امام حسین(ع) و آب فرات است تا کودک از همان بدو تولد، با گوشت و خون خود، طعم انس با اهل بیت(ع) را بچشد.
آشناسازی کودکان با نامگذاری به اسامی ائمهی معصوم(ع)
از سنتهایی که همواره مورد تأکید معصومان(ع) بوده، نامگذاری خوب و پسندیده برای فرزندان است. والدین میتوانند با نامگذاری فرزند به اسامی معصومان(ع)، او را با فضایل آنان آشنا سازند. برای مثال اگر کودکی «رقیه» یا «عباس» نامیده شد، با شنیدن نامش میان همسالان، احساس بزرگی میکند و اوصاف و فضایل آن حضرت را بادقت گوش میدهد.
الگوسازی از واقعهی کربلا
در عاشورا برای هر گروه سنی و هر جنسیتی، الگویی وجود دارد؛ از کودک ششماهه تا پیرمرد هفتادساله، که هر یک، شاخصهی لازم برای الگوبرداری را دارند و میتوان در قالب قصه، از آنها استفاده کرد؛ چراکه قصهگویی، روشی کارآمد و راهگشا در زمینهی تربیت کودک است.
برخی کارشناسان از منظر روانشناسی، این موضوع را مطرح میکنند که قصه و روضهی عاشورا، رنگ غم و اندوه دارد و مطرحکردن آن، به روح لطیف کودکان لطمه میزند؛ اما در سیرهی اهل بیت(ع)، مشاهده میشود که آنان، از کودکی فرزندان خود را با این مسائل مواجه میکردند. در سفر اباعبدالله الحسین(ع) به کربلا، وقتی خبر شهادت مسلم بن عقیل(ره) را به حضرت میدهند، امام این موضوع را از دختر کوچک ایشان پنهان نمیکنند، بلکه او را روی زانوان خود مینشانند، موضوع را با وی مطرح میکنند و او را تسلی میدهند. دربارهی حضرت زینب(س) هم نقل شده که مادرشان حضرت فاطمه(س)، در دوران کودکی او را روی زانو مینشانند و داستان کربلا را تعریف میکنند؛ تا آنجا که وقتی در سیوچندسالگی، پدرشان حضرت علی(ع) خواستند قضیهی کربلا را برای دخترشان تعریف کنند، ایشان عرض کرد: «پدرجان، من همهی مسائل را میدانم؛ چراکه مادرم پیشتر برایم گفته بودند.»
بهرهگیری از سوژههای عاشورایی
از روشهای رفتاری مؤثر در تربیت کودکان، استفادهی درست از سوژههاست؛ بدین معنا که هرگاه موضوعی دربارهی اهل بیت(ع) مطرح شد، مادر میتواند بلافاصله از آن موضوع برای سوژه استفاده کند، در باب فضایل ائمه(ع) با کودک صحبت کند و بدین طریق، او را با اهل بیت(ع) آشنا سازد. والدین با موقعیتشناسی دقیق، بهتر میتوانند از این روش بهره گیرند.
این شیوه از آشناسازی و معرفی مقام اهل بیت(ع)، در سیرهی معصومان نیز وجود داشته و آنان هم از سوژههای موجود، در معرفی خود کمک میگرفتند. امام سجاد(ع) پس از کربلا و در سفر کوفه و شام و پس از آن، از این سوژهها برای بیان مظلومیت و مصائب پدرشان، امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان استفاده میکردند و هرجا زمینهای فراهم میشد، از آنان سخن میگفتند.
اظهار محبت به ائمه(ع)
همانگونه که در سیرهی معصومان(ع) آمده است، ایشان به کودکان ابراز علاقه میکردند و احساسات رقیق و لطیفی از خود نشان میدادند. اظهار محبت پیامبر اکرم(ص) به حسنین(ع)، اغلب جنبهی آشناسازی داشت و آن حضرت میخواستند با این کار، منزلت فرزندان نزد خود را عملاً به مردم نشان دهند. والدین نیز باید به تأسی از این بزرگواران، ارادت قلبی و باطنی خود به ائمه(ع) را در گفتار و رفتار خویش اظهار کنند تا کودک با مشاهدهی آنها، به اهل بیت(ع) گرایش پیدا کند و علاقهمند شود.
استفاده از نمادها
تأثیر نمادها، مثل پوشیدن لباس مشکی و بستن پرچم یا کتیبه، از منظر روحی و روانی بسیار مؤثر است. کودک وقتی ببیند مادر برای او لباس مخصوص ماه محرم تهیه میکند یا برای زدن کتیبه یا پرچم بر در خانه از او نظر میپرسد و نشانههای عزاداری را در خانه و زندگی میبیند، بهمرور متوجه اهمیت این ایام میشود و در سالهای بعد، منتظر فراهمشدن مقدمات عزاداری خواهد بود. چهبسا همین کارهای ساده، در ذهن کودک این سؤال را ایجاد کند که مگر در عاشورا و کربلا چه اتفاقی رخ داده است که پدر و مادر هر سال برای آن عزاداری میکنند.
شرکت در مجالس عزاداری
از دیگر روشهای مؤثر در آشناسازی کودکان با اهل بیت(ع)، شرکتدادن آنها در محافل و مجالسیست که با یاد و نام معصومان(ع) برگزار میشود. کودک با شرکت در این مجالس، چیزهایی را میبیند که بهشدت تحت تأثیر قرار میگیرد و آن را در دل ثبت میکند.
گاه، کودکان مطلبی را از سخنرانان و مداحان دربارهی اهل بیت(ع) میشنوند که در ذهن آنان نفوذ میکند و سالیان سال باقی میماند.
نفس حضور کودکان، ولو بهظاهر در این مجالس، مفید و خوب است. بیشک مادری که تا حد امکان فرزند شیرخوارش را به مجالس ذکر و عزای ائمه(ع) میبرد، در علاقهمندی فرزندش به معصومان(ع)، موفقتر از افرادی خواهد بود که به این امور بیتوجهاند؛ چراکه فرزند چنین مادری، از دوران شیرخوارگی با فضای معنوی هیئات و جلسات مأنوس شده است و به چنین فضاهایی در دوران نوجوانی و جوانی، گرایش پیدا میکند. حتی شیری که مادر در این مجالس به کودک خویش میدهد و همراه با روح معنویست، آثار گهربار خود را میگذارد؛ زیرا همانطور که در سطور قبل اشاره شد، حال روحی مادر بر کودک شیرخوار بسیار مؤثر است.
البته باید توجه داشت که کودک در مراسم عزاداری نیز، کودک است و اقتضائات کودکی خویش را دارد و باید به شیوهی برخورد با او در مراسم عزاداری توجه کرد. مثلاً اگر میخواست راحت بنشیند یا اسباببازی همراه داشته باشد، نباید مانع او شد. همچنین اگر کودک زیر چهار سال است، میتوان با بردن دفتر نقاشی، مدادرنگی و مقداری خوراکی، او را سرگرم کرد و تا حد امکان، از رفتن به مجالسی که ساعات طولانی به عزاداری مشغولاند و برای کودکان خستهکننده است پرهیز کرد.
موضوع دیگری که باعث ایجاد شوق در کودکان برای شرکت در مجالس محرم میشود، همراهی همهی اعضای خانواده برای شرکت در مراسم عزاداریست. همیشه برای بچهها، جمعهای خانوادگی لذتبخش و دوستداشتنیست. همچنین میتوان از کودکان برای برپایی اینگونه مراسمها، مشارکت خواست تا توانایی فهم و نحوهی شرکت در عزاداریها را پیدا کنند. آنها میتوانند در بخشهای مختلف عزاداری، مانند پذیراییکردن یا نصب پرچم مشارکت داشته باشند. همچنین میتوان برای آشنایی کودک با مفهوم نذر و ایجاد رغبت برای شرکت در این مجالس، مقداری خوراکی کوچک تهیه کرد تا وی در هیئت میان همسالانش پخش کند.
در زندگیهای آپارتمانی امروزی نیز، میتوانیم این فرصت را به کودکان بدهیم که روزی دوستان و همسنوسالانشان را به خانه دعوت، و مراسم کوچک عزاداری برپا کنند و خود کارهای آن را انجام دهند.
همخوانی عزاداری امام حسین(ع) با رفتار والدین در خانواده
در پایان، توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که والدین باید دقت کنند که اعمال و رفتارشان در زندگی، مطابق با الگوی زینبی و حسینی باشد و اینگونه نباشد که مثلاً دههی محرم را عزاداری کنند و کنارش، هزارویک کار خلاف دین و مبانی اسلامی انجام دهند؛ زیرا اگر اینگونه باشند، فرزندان هم از عاشورا و واقعهی کربلا، تنها به همین عزاداریها بسنده خواهند کرد و به هدف حقیقی قیام امام حسین(ع) دست نخواهند یافت.