نوع مقاله : مشاوره
مشاورهی ازدواج
علیاکبر مظاهری
پرسش
دختری عفتپیشه نوشته است:
سلام و خدا قوت.
دختری هستم که امر ازدواجم میسر نمیشود. فراوان دعا کرده و قرآن خوانده و از خداوند خواستهام؛ ولی اثری نداشته است. از هشت سال پیش به ازدواج نیاز داشتم و هر روز با این مشکل دستوپنجه نرم میکنم. افسرده شدهام. حتی در خیالم به خودکشی هم فکر کردهام که جرأتش را ندارم؛ چون رضایت خدا را هم از دست میدهم و در آن جهان نیز، اقبالی برای خوشبختی ندارم. شاگرد درسخوانی بودم؛ ولی به همین دلیل و میسر نشدن ازدواج، دیگر اشتیاقی به درسخواندن ندارم. زیاد میخوابم. حوصلهی انجام هیچ کاری را ندارم. احساس میکنم انسان پوچی هستم و به درد نمیخورم. میترسم با این وضعیت، آخر جهنمی شوم و به گناه بیفتم. نمیدانم چه کنم. اگر وضعیت به همین صورت پیش برود و نتوانم ازدواج کنم، آیا میشود ازدواج موقت کرد، آنهم بدون اذن پدر؟ چون اگر خانوادهام بفهمند که ازدواج موقت میکنم، آبرویم میرود. ما خانوادهای مذهبی هستیم. همهی ترسم از این است که به گناه بیفتم، خدا از من راضی نباشد و آخر کارم خیر نشود. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید. کسی را جز خدا ندارم. واسطهی خدا شوید و یاریام کنید.
اگر دارویی برای کمشدن نیاز جنسی وجود دارد، لطفاً معرفی کنید و بفرمایید این داروها ضرر دارند یا خیر.
پاسخ ما
سلام و تحیت.
1. به شما برای شکیبایی و عفتپیشگیتان درود میفرستم. شما از عاملان به این آیهی قرآناید: «وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لایَجِدُونَ نِکاحاً؛ کسانی که ازدواجشان فراهم نمیشود، عفت پیشه کنند» (نور، آیهی 33).
راه را ادامه دهید و از رحمت خدا ناامید نشوید.
2. به یاد داشته باشید ازدواج با همهی اهمیتش، همهی زندگی نیست که اگر صورت نگیرد، آدمی را فلج کند. شما مسیر خود را با اندکی تغییر و صبوری، ادامه خواهید داد.
3. بخشی از مسئلهی شما، مربوط به مشکلات جامعه است. جامعهی ما باید قدردان دختران پاکدامنی چون شما باشد. این تفکر، اندکی شما را آرام خواهد کرد.
4. در این مسیر، از خدای مهربان یاری بخواهید و با توسل به معصومان(ع)، حاجت خویش را بطلبید.
5. خود را کسل و پژمرده نشان ندهید؛ زیرا کسی به طلب دختری گوشهگیر و بینشاط نخواهد آمد. اگر از این روند دلگیر هستید و حق هم دارید، آن را بروز ندهید.
6. با افزودن فعالیتهای شخصی و اجتماعی (مانند درس خواندن، حضور در جمع خانواده و دوستان و مسافرت)، شادابی و سرزندگی خود را حفظ و تقویت کنید.
7. ورزش کنید؛ هم فردی، هم جمعی، هم در خانه و هم در باشگاه. اثر ورزش در بهبود حالتان، بیبدیل است.
8. برای خود و زندگیتان، هدفهایی را مشخص کنید (هدفهای کوتاهمدت مانند آموختن هنر خیاطی، آموختن یا تدریس زبان خارجی، گرفتن گواهینامهی رانندگی و هدفهای بلندمدت مانند ادامهتحصیل در مقاطع بالاتر، ساختن بهتر شخصیت خویش، دریافت تخصص در علم یا رشتهای خاص).
9. کتاب «فرهنگ خانواده»، نوشتهی اینجانب، میتواند یاریتان کند؛ بهویژه فصلهای «زندگی هدفمند» و «سطح امید».
10. گزینهی «ازدواج موقت» را از ذهن خود حذف کنید؛ زیرا زیانهایی که از آن متوجه شما خواهد شد، بیش از نفعیست که گمان میکنید نصیبتان میشود (البته مشکل از ازدواج موقت نیست، بلکه از فرهنگ جامعهی ماست).
11. ما برای حل این مسئله، دارویی را توصیه نمیکنیم (این در تخصص پزشکان یا روانپزشکان است)؛ اما مراجعه به متخصص تغذیه را توصیهی اکید میکنیم و بسیار مفید است.
12. اگر کسی را برای ازدواج در نظر دارید، اقدام کنید. میتوانید این مسئله را با یکی از دوستان یا آشنایان مطرح کنید، تا بهصورت غیرمستقیم، خانوادهی پسر را به خواستگاری شما دعوت کنند. با حفظ متانت و حیا، خجالت ناپسند را کنار بگذارید. برای این موضوع، کتاب «دختران و انتخاب همسر» ما را مطالعه کنید. اگر در اقوام و آشنایان، فردی خردمند و دلسوز سراغ دارید، قصد ازدواجتان را با او در میان بگذارید تا اگر در توانش باشد، واسطهی خیر شود؛ وگرنه به مشاوری خردمند و متعهد مراجعه کنید تا در صورت امکان، راهنمایی کند.
خدای رحیم و رحمان، یاور و راهنمایتان باشد.