نوع مقاله : مهارت
زهرا قدیانی
مینیمالیسم در یک نگاه یعنی ساده، مرتب، کاربردی یا بهطور کلی دور از بههمریختگی. اصطلاح «Less is more» یا همان «کمتر، بیشتر است»، کلید مینیمالیسم است. مینیمالیسم، حقیقتاً هنر کمترهاست و مینیمالیستها برای فلسفهی زندگی، روی المانهای ضروری تمرکز میکنند و چیزهای غیرضروری را کنار میگذارند.
زندگی مینیمال قبل از هر چیزی، وسیلههای کمتری دارد. در این نوع زندگی، وسایل بیشتر کاربردیست تا دکوری. در مینیمالیسم، هر وسیلهای ممکن است چند کاربرد داشته باشد و استفاده از هر کدام در زندگی روزمره حیاتی باشد؛ مثل خودنویس یا دفتری که هر روز در آن یادداشت برمیداریم، تفکراتمان را مینویسیم یا خاطرات را ثبت میکنیم.
درواقع در زندگی مینیمال، تمرکز بر کیفیت زندگیست تا کمیت. در این نوع زندگی، فرصت دارید تا دور از شلوغیهای بیرونی، بر آنچه نیاز دارید و از آن لذت میبرید تمرکز کنید.
در این دنیای بیقرار و بیثبات، خیلی از ما این نجواها را شنیدهایم که کمتر داشته باشیم، کمتر خرج کنیم، کمتر انجام دهیم و کمتر نیازمند باشیم.
راه بهسوی زندگی مینیمال از کجا آغاز میشود؟
ما راهنمایی برای نقشهی راه بهسوی سبک زندگی مینیمال را برای شما آماده کردهایم. این مطلب بهصورت فوری و جادویی، شما را مینیمالیست نمیکند؛ اما ایدههای کلی دربارهی چگونگی آغاز این سفر را در اختیارتان میگذارد.
برای خود هدفی شفاف و شخصی و ضربالاجل تعیین کنید
تعریف شخصی شما از خانه و سبک زندگی مینیمال چیست؟ این است که تعداد کمی از اشیا را نگهداری کنید؟ اتاقی پر از خرتوپرت را که ماههاست نگاه نکردهاید مرتب کنید؟ این است که یاد بگیرید با کمتر زندگی کنید و چیزهایی را که لازم ندارید نخرید؟ هیچ تعریف دقیقی برای زندگی درست مینیمالیستی وجود ندارد؛ همانطور که هر کس تعریف متفاوتی از سادگی و بدوناسترسبودن دارد. برای خود زمانی صرف کنید تا تعریفتان را در این باره شکل دهید. نمیدانید در زندگی چه چیزی نیاز دارید؟ به چیزهایی که دارید توجه کنید. چه چیزهایی به شما احساس زندهبودن میدهد؟ چیزی که برایش اهمیت قائل میشوید. حال میتوانید دور چیزهای اضافه را خط بکشید (چه فیزیکی و چه فکری) و خود را در راه درست پیدا کنید.
هدفی مشخص برای خود انتخاب و آن را به مراحل کوچکتر تقسیم کنید (به یاد داشته باشید که این مراحل را بنویسید) و برای هر مرحله، یک زمان برای خود تعیین کنید. نهفقط برای هدف نهایی، برای زمانبندی خود نیز زنگ هشدار تعیین کنید تا حساب کار از دستتان درنرود. فقط هدفها را ننویسید و دلایل اینگونه زندگی کردن را هم ذکر کنید (استرس کمتر، پول بیشتر، خرتوپرت کمتر در اسبابکشی بعدیتان یا هر چیزی که معنای خاصی برای شما دارد).
تعیین کنید که خانهتان چگونه در سبک زندگی مینیمال به شما کمک میکند
جستوجویتان برای زندگی سادهتر، ممکن است شما را به خانهی کوچکتر و سادهتر هدایت کند. این، گام بزرگی برای کسانیست که یا خانه دارند یا اجاره کردهاند؛ اما غیرممکن نیست. دوباره با هدف مشخص شروع کنید. مطمئن نیستید چه میخواهید؟ سفر کنید و دنبال اقامت در خانههایی با ابعاد متفاوت باشید. این کار، به شما قابلیت تصور خودتان در این فضا را میدهد و آیندهتان را مشخصتر میکند. شاید هم اندازهی خانهی شما مناسب باشد.
کمکردن تدریجی وسایل
کاملاً مشخص است این سختترین مرحله برای کسیست که دلبستگی فراوانی به زیادبودن وسایلش دارد. آرام و آسوده شروع کنید. ممکن است در لحظه بگویید که من وسیلهی اضافی ندارم و همه را استفاده میکنم؛ ولی اگر کمی دقت کنید، وسایلی هستند که شاید چندین ماه یا حتی چندین سال استفاده نشدهاند. میتوانید اول از لباسهای خود شروع کنید. تعدادی از آنها را که چند وقت استفاده نکردهاید، داخل کیسه کنید و برای مدتی داخل کمد یا انباری نگهدارید. ببینید آیا نبودشان را احساس میکنید؟ برای لباسهای فصلی، اگر در ششماه همچنان یادشان نبودید و نیازشان را احساس نکردید، وقتش رسیده با آنها خداحافظی کنید.
همین کار را با وسایل دیگر انجام بدهید. آنها را در جعبه بگذارید و روی آن تاریخ روز جمعآوری را بنویسید. هر بار که وسیلهای از داخل جعبه نیاز داشتید، آن را بردارید و تاریخ را بنویسید. پس از ششماه سری به جعبه بزنید. وسایل باقیماندهی جعبه، همه اضافهاند و میتوانند از زندگیتان خارج شوند. آنها را به شخصی که نیازشان دارد، هدیه بدهید یا در صورت امکان بفروشید.
خودتان را به ساده زندگیکردن عادت دهید
اگر عادت داشتهاید که برای خودتان فضایی با آسایش فراهم کنید، احتمالاً آماده نیستید که با سرعت به سمت سبک زندگی مینیمال پیش بروید. در نظر داشته باشید که کمکم باید آخر هفتهها و ماههای کمآسایشتری را داشته باشید و کمکم لوکسبودن را کنار بگذارید (حتی یک اصلاح موی گران یا قرارهای فیلم دیدن با دوستان) تا ببینید که ازدستدادن چه چیزهایی اشکال ندارد و چه چیزهایی به شما احساس خوشحالی میدهد.
تعویض جدید با قدیم
قانونی بگذارید که در صورت نیاز به خرید وسیلهی جدید، حتماً یکی را حذف کنید. اگر پیراهن جدیدی میخواهید، یکی از قدیمیها را از زندگی خود خارج کنید، یا اگر تبلت جدیدی میخواهید، قبلی را بفروشید. این روش کمک میکند که بدون زیادکردن وسایل، آنها را نو کنید.
خرید بعد از ۴۸ ساعت
خریدکردن، لذتبخش است؛ ولی تحمل عذاب وجدان بعدش برای وسایلی که نیاز نداشتهایم یا استفاده نخواهیم کرد، دشوار است. اگر وسیلهای را در مغازه یا اینترنت دیدید که به نظرتان جالب آمده و میخواهید آن را داشته باشید، ۴۸ ساعت به خود فرصت بدهید. اگر بعد از دو روز، کماکان یادش بودید و تمایل داشتید آن را بخرید، آنگاه برای خریدش اقدام کنید.
پیش از اینکه کارت بانکی خود را بکشید، از خود بپرسید آیا واقعاً به این وسیله نیاز دارم. همیشه این کار را بکنید. ابتدا ممکن است عادت خرید شما را به هم بریزد؛ اما وقتی این سؤال در ذهنتان نهادینه شود، کمکم خواهید فهمید بیشتر چیزهایی را که میخریدید، به هیچ وجه نیاز نداشتید.
بیشتر خریدهای ما، بر پایهی هوس است و با توجه به نیازهای اصلیمان نیست. از این رو خوشحالی ناشی از آنهم، زودگذر و سطحیست. با این روش، این فرصت را به خود میدهید که تمرکز بیشتری برای نیازهای اصلی و لذت ماندگار آن داشته باشید.
کولهپشتی برای سفری که برنامهاش را ندارید یا ظرف بیکیفیت چای سفری، هیچیک نیاز اصلی نیستند و تأثیر عمیقی در کیفیت زندگی نخواهند داشت.
دوباره استفاده کنید
عادت دیگری که شما را در راه زندگی ساده کمک میکند، استفادهی دوباره است. جعبهی وسایل را برای استفاده، در جای دیگر نگهدارید. یاد بگیرید که بهجای جایگزینکردن، آن وسیله را تعمیر کنید. از پارچههای کهنه برای ساختن وسایل استفاده کنید و راههای خلاقانه پیدا کنید که بهجای خریدن، از داشتههای خود برای کارهای دیگر هم استفاده کنید.
دیجیتالکردن
از فواید فنآوری، دیجیتالشدن کتاب، موسیقی و فیلم است. این روزها میتوان گیگابایتها فضای رایگان در اینترنت داشت، که همیشه در دسترس هستند. هاردهای کوچک و قابلحمل هم، هر یک چندصد گیگابایت با قیمت معقول در اختیارت میگذارند. خوشبختانه محتوای چندرسانهای در ایران، چند سالیست که رونق گرفته و برای کتاب، موسیقی و فیلم، راهکارهای دیجیتال وجود دارد. کمکردن نسخههای فیزیکی یا حذف تدریجی آنها، میتواند هم کلی فضای آزاد در اختیارت قرار دهد و هم هزینهها را کم کند. از طرفی در حال حاضر، قیمت اجاره یا خرید هر متر مربع خانه چندمیلیون است؛ اما ممکن است ارزش وسایلی که در آن نگهداری میشود، به این قیمت نباشد.
چندکاره بهجای تککاره
اگر امکانش هست در خرید وسایل جدید، آنهایی را انتخاب کنید که چندکارهاند. تیغهی برش هندوانه، کاربرد دیگری ندارد و استفادهاش محدود است؛ تازه پس از مدتی هم بیاستفاده میشود. در عوض کولهپشتیای که جای دوربین و لپتاپ دارد، شارژر باتری که توانایی شارژ انواع باتری را دارد یا لامپی که نورش تنظیم میشود و رنگش تغییر میکند، همگی وسایل چندکارهاند و بهجای چند وسیله استفاده میشوند.
روی باکیفیتترینها سرمایهگذاری کنید
وقتی مجبورید یا میخواهید چیز جدیدی بخرید، تمرکز خود را روی باکیفیتبودن آن بگذارید. اجناس باکیفیت، ماندگاری بالاتری دارند. دوباره برای خود مینیمالبودن را تعریف کنید. دربارهی اینکه چرا میخواهید مینیمال باشید شفاف باشید و هر چندوقت یکبار، به خود یادآوری کنید که به مرحلهی اول بروید؛ بهویژه وقتی همه چیز سخت میشود. در این صورت، قادر خواهید بود به یاد بیاورید که چرا در این راه قدم گذاشتهاید.
خالیکردن بهجای پرکردن
ساختن کمد، بستهبندی وسایل اضافه یا انبارکردن آنها، روش جالبی نیست. اول باید پرسید که برای چه میخواهیم این وسایل را نگه داریم. لیوانی که بیست سال استفاده نشده، دوربین عکاسی آنالوگی که پانزده سال تعمیر نشده و قابل استفاده نیست، یا هدیهای که بعد از پنج سال داخل جعبه مانده، نیاز به انبارکردن ندارد.
راهی برای دلکندن از آنها پیدا و رهایشان کنید؛ شاید کسی از آنها استفادهی بهتری کند.
خانهتکانی فصلی
اگر میتوانید، وسایلتان را مرتب نگهدارید و فصلی خانهتکانی کنید. مرتبکردن وسایل، کمک میکند که ذهنی مرتب داشته باشید. در خانهتکانی، اگر میبینید وسیلهای جایی برای نگهداری ندارد، شاید نیازی هم به نگهداری نداشته باشد. حداقل هر سه ماه یکبار این کار را انجام بدهید.
در زندگی کنونی که هر روز به مصرفگرایی بیشتر تشویق میشویم و تولید کالاها روزبهروز بیشتر و تنوع آنها برای انتخاب گیجکنندهتر میشود، زندگی مینیمال بسیار دشوارتر از گذشته است.
زندگی در ایران، اتکای بیشتری بر وسایل دارد تا نیازهای اصلی. وسایل، نقش مهمی در زندگی دارند و نبودشان، تأثیر محسوسی در نارضایتی افراد دارد. مثلاً نداشتن ماشین، برای عدهای بسیار دشوار است.
دلایل این وابستگیها بسیارند و در گذشتهها ریشه دارند؛ اما میتوان بهجای تمرکز بر دلیل شکلگیری آن و توجیه خود که ما چنین هستیم و تغییر این روش دشوار است، روشهای جایگزین (پیشنهادهای بالا) را امتحان کرد و تفاوت کیفیت زندگی را سنجید.
Top of Form
Bottom of Form