نوع مقاله : مادرانه

10.22081/mow.2018.66963

فاطمه علیزاده

 

«حجاب»، یک اصل است در زندگی من؛ یک حکم خدا، مثل نماز. به نظرم نگاه مادر به حجاب، به‌عنوان یک امر خدا در تشویق دختر، بسیار مؤثر است. راه مادری که با ناراحتی حجاب می‌پوشد، یا احساس می‌کند حجاب باری بر دوشش و زحمتی برای فعالیت‌هایش است، یا در ظاهر با کمی آرایش ملایم، بخواهد جلوه‌ی بیشتری از صورت زیبایش را به نمایش بگذارد، در انتقال این مفهوم به دخترش هموار نخواهد بود. کودک باید عشق به انجام حکم خدا را در حرکات و سکنات مادر ببیند.

مسئله‌ی دیگر، نگاه مادر به جامعه‌ی بی‌حجاب است. اغلب مادرها در مقابل سؤال همیشگی کودکان‌شان که می‌پرسند «مامان این خانومه چرا حجاب نداره؟» جمله‌ای کلیشه‌ای می‌گویند: «اون هم اشکالاتی داره، شما هم اشکالاتی داری. مثلاً شما حرف بد می‌زنی یا دادوبیداد می‌کنی، اونم اشتباهش اینه که حجاب رو رعایت نمی‌کنه؛ ولی کارهای خوب دیگه‌ای داره.»

در چنین موقعیتی اگر من به جای کودک باشم، می‌گویم: «خب من از الآن به بعد، این کار بد رو نمی‌کنم و به جاش آرایش می‌کنم، موهام رو بیرون می‌ریزم و آدم خوبی خواهم بود.»

روشن است جواب بالا، نمی‌تواند پاسخی درست باشد. من می‌کوشم کودکم، فرق گناه جمعی و فردی را بفهمد و پاسخم به او این است: «دخترم، اون کارش کاملاً اشتباهه. شاید مادرش یادش نداده و شاید خیال می‌کنه که انجام دستور خدا سخته یا شاید نمی‌تونه پا روی هوسش بذاره یا هنری رو نداره که با اون، مورد توجه قرار بگیره. پس مجبوره از ظاهرش مایه بذاره. شاید هم دینش متفاوته و نمی‌دونه که اسلام کامل‌ترین دینه. شاید هم، اطرافش باحجاب‌های بداخلاقی بودن که خوشش نمیاد مثل اون‌ها باشه... .» در ادامه نیز تأکید می‌کنم: «اگر رفتار و کردار ما عالی باشه، شاید ما رو ببینه و بخواد مثل ما باحجاب باشه.»

این‌گونه، کودک متوجه می‌شود که بی‌حجابی جامعه، می‌تواند از نقص مسلمانی ما هم باشد؛ پس خود را برتر نخواهد دانست و می‌فهمد حجاب، نعمتی‌ست که او دارد و دیگران ندارند.

من به بچه‌هایم، اجازه‌ی پوشیدن شال و روسری به شیوه‌های متداول بدحجابانه را نمی‌دهم؛ یعنی یا نباید بپوشند یا اگر می‌پوشند، باید حجاب‌شان کامل باشد و حرمت روسری حفظ شود. البته در منزل، گاهی بچه‌ها توی بازی‌های خود شال می‌اندازند، عینک می‌گذارند، آرایش می‌کنند و حتی لوس حرف می‌زنند؛ چراکه این‌جا آزادند هرچه می‌خواهند بکنند؛ ولی می‌دانند خارج از حریم خانه، این رفتار درست نیست.

البته معتقدم همه‌ی این تلاش‌ها، هرگز کفایت نمی‌کند و طبیعتاً منطقی نیست دختربچه جذب بی‌حجابی با این‌همه رنگ و لعابش نشود و درنهایت می‌بینم لطف خدا شامل حالم شده است که دخترانم، به حفظ حجاب علاقه‌مندند. الحمد لله!