نوع مقاله : سفرنامه

10.22081/mow.2019.67262

گزارشی متفاوت درباره‌ی آفریقا

قسمت ششم                                                 حسین سروقامت

 

درآمد

این ششمین قسمت، از گزارشی متفاوت درباره‌ی آفریقاست.

آیا تاکنون به قاره‌ی آفریقا سفر کرده‌ یا از نزدیک این قاره‌ی پهناور را دیده‌اید؟ 
تصور من و شما تا هنگامی که این قاره را ندیده‌ایم، بسیار شبیه به هم است؛ اما وقتی آفریقا را ببینید و از لایه‌های پنهان آن سردرآورید، تصورتان به‌گونه‌ای اعجاب‌آمیز از دیگران فاصله می‌گیرد.
نویسنده، حدود بیست روز در تانزانیا و زنگبار زندگی کرده است؛ اما تجربیات فرهنگی ارزشمندی با خود آورده‌ که امید است شنیدن آن‌ها مفید باشد.

با قسمت ششم این گزارش مرا همراهی کنید.

 

آفریقا، فرهنگ کار و کوشش

اگر جوان هستید و می‌خواهید رویه‌ای ‌در زندگی برگزینید، یا برخی چیز‌ها را در دوران زندگی ملاک عمل قرار دهید، به این پرسش اساسی بیندیشید که آیا در برخورد با مسائل مختلف، نگاه می‌کنید و می‌گذرید یا اندکی تأمل می‌نمایید و بر سر آن ایستادگی می‌کنید؟ 
در ‌آنچه موضوع سخن ماست، یعنی قاره‌ی پهناور و شگفت آفریقا، باید نگاه شما آکنده از توجه و تأمل باشد، تا بتوانید کشف کنید.

همچنین باید ده‌ها پرسش اساسی داشته باشید تا به پاسخ‌های درخور و ارزشمند دست یابید. 
یکی از آن نگاه‌های ویژه، نگاه به فرهنگ کار و کوشش است. مسلم است که کار و تلاش، همواره تکیه بر شرایط و اقتضائات جوامع گوناگون دارد. کار در همه‌ی فرهنگ‌ها، جوهره‌ی انسان و دارای شرافت و اهمیت و بیکاری سرآغاز بدبختی و فلاکت است.

این امر، چنان بدیهی و پذیرفته‌ شده است که یکی از دانشمندان غربی، در تعبیری ـ که مورد توجه و عنایت مردم قرار گرفته‌ ـ می‌گوید: «اگر به آسودگی و رفاه خویش علاقه‌مندی و به سلامت فکر و بدن خویش می‌اندیشی و می‌خواهی از بار غم و اندوه خود بکاهی، به دستور العملی‌ کوچک توجه کن: هیچ‌گاه تنها و بیکار منشین!» 
سبک زندگی آفریقایی، سبک ویژه‌ای‌ست. پرکاری و تمرکز بر کار، بخش جدانشدنی ‌ زندگی مردمان آفریقاست. آنان به‌راستی باور دارند که «یک تن، نمی‌تواند هم‌زمان در دو قایق پارو بزند.»

آفریقایی‌ها با‌ وجود این، همه‌ی زندگی را در کار و تلاش خلاصه نمی‌کنند. یک ضرب المثل آفریقایی می‌گوید: «کسی که در آفتاب زحمت کشیده است، حق دارد در سایه استراحت کند.»

پیرمردهای سیاه‌چرده‌ی این قاره‌ی شگفت، وقتی کسی را می‌بینند که دست از راحت و رفاه خویش شسته است و به‌سختی کار می‌کند، با لبخند به او می‌گویند: «کارکردن خوب است؛ اما زندگی‌کردن را هم فراموش نکن!» 

دست‌فروشی، سکه‌ی رایج قاره‌ی سیاه

کشاورزی، ماهی‌گیری، صنایع دستی و کار با چوب و فلز و همچنین مشاغل ساده، بخش عمده‌ای از فعالیت مردم آفریقا را تشکیل می‌دهد. 
در میان برخی میادین شهر، مجسمه‌های بسیار ساده‌ای از حیواناتی نظیر کرگدن، زرافه، تمساح و... قرار دارند که با فلزات کم‌بها ساخته شده‌اند.

این امر جز آن‌که توجه به نمادهای بومی‌ست، برای آن است که شما فراموش نکنید، در کشوری آفریقایی به‌سرمی‌برید.

 

بازار دست‌فروشی، تقریباً در همه‌جای آفریقا سکه است و هر جا بروید، بساط دست‌فروش‌ها گسترده است؛

از لباس‌های مندرس گرفته، تا ظروف گلی و سفالی و مجسمه‌های فلزی و چوبی و انواع و اقسام خوراکی‌ها و... . اغلب مردم ترجیح می‌دهند که از دست‌فروش‌ها و مغازه‌های کوچک خرید کنند تا از فروشگاه‌های بزرگی که محل رفت‌وآمد توریست‌ها هستند و مالیات‌های سنگینی روی اجناس خود می‌کشند؛ مالیات‌هایی که پرداخت آن‌ها، ‌از مردم فقیرکوچه و بازار ساخته نیست. 

 

آنان بستنی را با سه‌چرخه‌های مخصوصی حمل می‌کنند و تحویل مشتری ‌می‌دهند. پرتقال، لیمو و نظایر آن را نیز پوست می‌گیرند، قاچ می‌کنند و به دست افراد می‌دهند.

البته میوه‌های دیگری هم هست که در ایران ما ناشناخته است و در آفریقا مشتری‌های پروپاقرصی دارد. این میوه‌ها، به‌ویژه در سواحل اقیانوس، خیلی پرطرفدار هستند؛ نظیر سیب‌زمینی‌هایی که شبیه بادمجان‌اند. مردم آن‌ها را روی آتش سرخ می‌کنند و می‌خورند. نارگیل‌هایی هم هستند که «مَداف» نام دارند و فقط از آب آن‌ها استفاده می‌شود. لایه‌ی درونی مداف، سفید و ژله‌مانند است که جان می‌دهد برای درمان دیابت! 
با ‌وجود این، تقریباً هیچ جایی نیست که زن‌ها، پابه‌پای مردان کار نکنند؛ از دست‌فروشی و عرضه‌ی بنزین در پمپ‌بنزین‌ها گرفته، تا سر چهارراه‌‌ و گذرگاه‌ها در لباس مأمور راهنمایی و رانندگی. 

هیچ‌چیزی در آفریقا بعید نیست

البته وجود فرهنگ کار و تلاش در آفریقا، بدان مفهوم نیست که بیکاری و علافی در آن وجود نداشته باشد.

بیکاری و پی‌آمدهای رنج‌آور آن، معضل بزرگی‌ست که جامعه‌ی آفریقا را سخت می‌فشرد و آزار می‌دهد. شما در گوشه‌وکنار هر شهر و روستا، جوانان زیادی را می‌بینید که در کوچه‌ها و خیابان‌ها پلاس‌اند، یا علاف و بیکار می‌چرخند و وقت می‌گذرانند و یا دور هم نشسته‌اند و سرگرم بازی و عیش و نوش‌اند. 
گاهی نیز از سطل‌های زباله، بطری‌های پلاستیکی یک‌بارمصرف را برمی‌دارند و در گونی بزرگی می‌ریزند که اغلب بر پشت دارند، تا با فروش آن‌ها، بتوانند یک وعده غذای بخور و نمیر برای خود دست‌وپا کنند. 

 

همین نا‌بسامانی‌ها، باعث شده است که قواعد حاکم بر بازار کار در آفریقا تغییر کند و اتفاقاتی رخ دهند که شما اثری از آن‌ها در جاهای دیگر ‌‌نخواهید دید. 
ساختمانی که مجوز ساخت هشت‌طبقه دارد و تا بیست‌طبقه بالا می‌رود؛ آپارتمانی که در منطقه‌ای پرجمعیت ساخته شده و مطلقاً فکری برای پارکینگ آن نمی‌شود یا شاهکار همه‌ی این موارد، ساختمانی که درست در وسط خیابانی بنا می‌شود و کاملاً راه خیابان را بندمی‌آورد؛ باور می‌کنید؟ 
بیهوده نیست که به تعبیر برخی دوستان، در خارطوم پایتخت سودان، کتابی چاپ می‌شود که نام شگفتش، بیانگر محتوای عجیب آن است: «کل شیء ممکن فی افریقیا»؛ یعنی وقوع هر امری در آفریقا شدنی‌ست یا به تعبیر روان‌تر، هیچ‌چیزی در آفریقا بعید نیست!

 

شگرف و باورناپذیر: تبلیغ برای تابو 
کاش کار به بیکاری و دوره‌گردی خاتمه می‌یافت. معضلات در برخی بخش‌ها، سرزندگی و رمق را از جامعه آفریقایی ربوده و باعث رونق شراب و شراب‌خواری میان جوانان و نوجوانان شده است.

متأسفانه شراب‌خواری به‌رغم آن‌که در اسلام حرام است، در آفریقا منع قانونی ندارد! 
‌اجازه دهید به مناسبت، نکته‌ای را مطرح کنم؛ این‌که چرا اسلام نوشیدن شراب را ممنوع کرده، بحث مفصلی‌ست که در این مختصر مجال طرح آن نیست. من تنها به بیان خاطره‌ای بسنده می‌کنم و قضاوت را به خوانندگان فرهیخته می‌سپارم. 
در زمان «آیت‌الله بروجردی» گروهی از دانشمندان اروپایی به قم آمدند و با ایشان دیدار کردند. در این دیدار که عده‌ای از علما و روحانیون نیز حاضر بودند، یکی از میهمانان اروپایی پرسید: «چرا اسلام شراب را ممنوع کرده است؟»

علما نگاهی به هم افکندند و فکر کردند که آیت‌الله با چه منطقی می‌خواهد پاسخ این دانشمند مسیحی را بدهد و آنان را با پاسخ خویش مجاب کند؟ 
وقتی این مرجع بزرگ عالم تشیع لب به سخن گشود، مطالبی گفت که به تعبیر برخی از علما، گویا روح القدس در دهان ایشان گذاشته است: 
«وجه امتیاز انسان و حیوان عقل است. شراب عقل را از بین می‌برد و انسان را تا درجه‌ی حیوان پایین می‌آورد. اسلام، نمی‌پسندد انسان که جانشین بحق خداوند روی زمین است، تا چنین حدی تنزل کند.» 
شما اگر تنها همین منطق را در نظر بگیرید، کافی‌ست که دریابید انسان‌ها فارغ از دین و مذهب، دست از شراب بردارند و از این مسکر خبیث پرهیز کنند. 
اما در تانزانیا ـ تحت تأثیر رسانه‌های غربی ـ تبلیغات دامنه‌داری برای نوشیدن مشروبات الکلی به چشم می‌خورد؛ بیلبوردهای بزرگی که دختران و پسران جوان را در حال نوشیدن شراب نشان می‌دهد.

آلاچیق‌های مخصوصی هم در گوشه‌وکنار شهر، در هر کوی و برزن وجود دار‌ند که پاتوق جوانانی هستند که به نوشیدن الکل مشغول‌اند.

البته ناگفته نماند که بدمستی و عربده‌کشی نه در آفریقا، بلکه در همه‌جای دنیا جرم است و مجازات دارد. 

 

 

در این قاره‌ی پهناور، غنی‌سازی اوقات فراغت نیز قواعد خاص خود را دارد که در شماره‌ی بعد، به آن خواهیم پرداخت.

همچنان با ما بمانید.