نوع مقاله : مهارت
ریشهیابی اختلافات زناشویی و حل آن با چند روش ارتباطی ساده
آزاده منصوری
این جمله را بارها از زبان زوجها شنیدهایم: «ما تفاهم نداریم». در این دوره زمانه، متأسفانه استفاده از این جمله بیشتر شده است. واقعاً چرا اینگونه عبارات و اظهارات را در این زمانه بیشتر، میشنویم؟ در گذشته چرا کمتر با این مشکلات مواجه میشدیم؟ کجای ارتباط ما با اختلال روبهرو شده که این همه بحران در زندگی زناشویی و آمار بالای نارضایتی و طلاق را رقم زده است؟ در این مقاله، این مشکل را از زاویهی «نحوهی ارتباطگرفتن با دیگران» بررسی میکنیم. کارشناسان علوم ارتباطات انسانی، این موضوع را در تاروپود مشکلاتی ریشهیابی میکنند که دربارهی «نحوهی برقراری ارتباط» پیش میآید.
همهی انسانها، به چهار روش با هم ارتباط برقرار میکنند و بهتر است قبل از هر چیز، این چهار روش ارتباطی را بشناسیم.
نوع اول: ارتباط آگاهانه
وقتی حرفها گفته و شنیده میشود
فرض کنید دو نفر در حال گفتوگو با یکدیگر هستند. هر دو هم صحبت میکنند و هم به دقت به حرفهای همدیگر گوش میدهند. در این روش، گیرنده و فرستندهی پیام، بهطور ارادی و آگاهانه در گفتوگو شرکت میکنند و تمام حواس خود را جمع مینمایند تا در این تعامل فعال باشند.
نوع دوم: ارتباط نصفهکاره
گوشهای شنوا
در این روش، یکی صحبت میکند و دیگری فقط باید بشنود؛ مثل سخنرانیها که در آن یک نفر شروع میکند به حرفزدن و بقیه باید بنشینند و بشنوند.
نوع سوم: ارتباط نصفهکارهی دو
فالگوش
در این روش، فردی در حال صحبتکردن با دیگریست؛ اما نفر سوم بهصورت پنهانی، به صحبتهای گوینده گوش میدهد و مثال بارز آن، فالگوشایستادن و استراق سمع است.
نوع چهارم: ارتباط کاملاً ناقص
حرفهای ناگفته
این روش، کمی پیچیده است و اغلب اختلافات ما با دیگران، از اینجا نشأت میگیرد. در این روش، حرفی به زبان نمیآید و این رفتارها و طرز حرکات ماست که پیغامهای معناداری به طرف مقابل مخابره میکنند؛ مثلاً طرز لباسپوشیدن. ما ناخودآگاه با طرز لباس پوشیدنمان، پیامهایی به اطرافیان خود ارسال میکنیم و آنان ، کاملاً غیرارادی و ناخودآگاه، قضاوتهایی دربارهی رفتار ما در ذهنشان شکل میگیرد.
کارشناسان، بهترین نوع ارتباط را ارتباط روش اول (ارتباط آگاهانه) معرفی میکنند. در این ارتباط، افراد به یکدیگر برای صحبتکردن فرصت میدهند و هر دو طرف سعی دارند، با دقت تمام بشوند آنچه را که طرف مقابل به زبان میآورد. در ارتباط نوع اول، بهدلیل فعالبودن هر دو طرف در گفتوگو، بیشترین تفاهم ایجاد میشود؛ یا بهعبارتی، طرفین گفتوگو یکدیگر را درک میکنند.
در مقابل بدترین نوع ارتباط، ارتباط نوع چهارم (حرفهای ناگفته) است؛ اینکه افراد از روی حرکات و رفتارهای یکدیگر، خیلی از پیامهای معنادار را دریافت و حلاجی میکنند که امری غیرارادی و اجتنابناپذیر است. ما نمیتوانیم به طرف مقابل بگوییم که رفتارها و حرکات ما را در نظر نگیرد و فقط توجه کند به آنچه بر زبان میآوریم. اختلافات زناشویی، بیشتر از اینجا نشأت میگیرد. خیلی از زن و شوهرها، ساعتها دربارهی مشکلاتشان با یکدیگر گفتوگو میکنند که اغلب این گفتوگوها، مذاکرات موفق و از نوع اول ارتباط است؛ اما بعد، با وجود گفتوگو و مذاکرات موفق، دوباره شاهد بروز اختلافات بین آنها هستیم؛ دلیل آن چیست؟
دلیل اصلی این شکستها در ارتباط، به رفتارها و حرکات ما برمیگردد. فرض کنید مردی صحبتهای همسرش را دراین باره بشنود که احساس میکند به او کمتر از بقیه اهمیت میدهد و در ادامه به او بگوید که خیلی دوستش دارد و ذرهای از علاقهاش به وی کم نشده است و بعد از پایان این گفتوگو، دل همسرش را به دست بیاورد، این موفقیت کوتاهمدت و گذراست. چون چند روز بعد مرد در یک روز تعطیل، گوشی تلفنش را برمیدارد و مرتب با این و آن مکالمه میکند، با اینکه او علاقه و عشقش را به همسر در گفتوگو ابراز کرده است؛ اما همسرش از این ارتباط غیرکلامی، بهصورت ناآگاهانه پیامهای معناداری دریافت میکند؛ پیامهایی که به او میگوید، اگر همسرت به تو علاقهمند بود، تمام روز تعطیلش را وقف مکالمهی تلفنی با این و آن نمیکرد. در نتیجه اختلافهای اولیه، دوباره بروز پیدا میکند.
چطور میتوانیم با همسرمان ارتباط مؤثر و بهتری داشته باشیم؟
همانطور که در سطور پیشین گفته شد، اغلب اختلافات زناشویی، از اختلالات نوع چهارم (برقراری ارتباط غیرکلامی) پیش میآید؛ یعنی حرکات و رفتارها، باعث میشود که سخنان و صحبتهایمان برای طرف مقابل باورپذیر نباشد. برای جلوگیری از برقراری ارتباط ناقص که در پی آن اختلافات ظاهر میشود، دو نکتهی زیر را مدنظر داشته باشید:
نکتهی اول: کنترل پیامهای غیرکلامی
رفتارها و حرکاتی که از ما سرمیزند، درواقع پیامهای غیرکلامیست که بهصورت غیرارادی به اطرافیان ارسال میشود. باید دربارهی این پیغام، حساسیت بیشتری به خرج دهیم و سعی کنیم تا آنجا که امکان دارد، این پیامهای غیرکلامی را به اهداف و باورهایمان نزدیکتر کنیم. در مثال اختلاف زن و شوهر و ماجرای مکالمه با تلفن، باید تا آنجا که ممکن است، شوهر در خانه، مکالمهی تلفنیاش را کمتر کند و با کمککردن در امور خانه یا تماشای فیلم به اتفاق همسرش و از این قبیل اقدامات، علاقهاش را به او، بهصورت غیرکلامی نشان بدهد.
نکتهی دوم: شرح پیامهای غیرکلامی
گاهی اجتنابناپذیر است، برخی رفتارها که در جهت خلاف باورهای ماست. در مثالی که دربارهی اختلاف زن و شوهر گفته شد، فرض کنید مرد خانواده، مکالمههای تلفنیاش در رابطه با شغل و شرایط دشواریست که مقطعی پیش آمده و این مکالمات، بهنوعی در آیندهی شغلیاش اثرگذار است. اگر قرار است آن روز این مکالمات ادامه یابد، باید دربارهی این موضوع با همسرش صحبت کند و خیلی صمیمانه و شفاف، درمورد شرایط پیشآمده توضیح بدهد و البته بد هم نیست که این توضیحات، با عذرخواهی همراه باشد.