نوع مقاله : نگاه
محبوبه ابراهیمی
دختر و پسر جوان، تصمیمشان را برای ازدواج حتمی گرفته بودند. آنان خدمت امام خمینی(ره) رسیدند تا با نفس ایشان، خطبهی عقدشان جاری شود و دعای خیر آقا، بدرقهی زندگیشان گردد. امام(ره)، خطبه را خواندند و در حالی که حاضران منتظر کلی مقدمه و نصیحت بودند، رو به زوج جوان نموده و فرمودند: «بروید با هم بسازید.» تمام توصیهی آقا، در همین جملهی بهظاهر ساده خلاصه شده بود؛ گویی در عمق این نصیحت کوتاه، ضمانت جاودانگی و موفقیت پیوند ازدواج نهفته و بیش از هر نکتهای مهم و نیازمند توجه است!
دقیق که مینگریم و زندگیهای شاد و ماندگار را مرور میکنیم، به همین اصل اساسی و مهم میرسیم که گویی، قدر مشترک تمام زندگیهای ایدئال و گارانتی پیوندهای زناشوییست؛ زندگیهایی که با گذشت سالها از عقد ازدواج، همچنان آینهی تمامنمای عشق و دلدادگیاند.
سرتاسر زندگی پرفراز و نشیب بانو «خدیجه(س)» با نبی خدا(ص)، مملو از این جلوههای مدارا و توأم با دلدادگیست. خدیجه، تاجری ثروتمند و بینظیر بود؛ اما در زندگی نبی خدا(ص)، با فقر مالی آن حضرت، با حضور طولانیاش در جنگها و وقف زندگیاش در راه اسلام و تمام سختیهای دیگر مدارا پیشه میکرد. حاصل این عاشقانه و مدارا، دختر دردانهای شد که در زندگی با حضرت علی(ع)، به رسم مادر وفا کرد و مدارا و سازش پیشه نمود. کارهای سخت و طاقتفرسای حضرت فاطمه(س) در خانهی مولا، تنگدستی و فقر مالی حضرت و رسالت اطعام فقرا و از همه سختتر، نامردی و آزار و اذیت مردم به علی(ع) و خانوادهاش، تنها در پرتو صبر بینظیر بانو، او را به الگوی بیهمتای همسری بدل ساخت. این مدارا و سازش، نسل به نسل به فرزندان آن دو معصوم منتقل شد و به همین دلیل، زندگی مشترک هیچکدام از یازده آفتاب شیعه، غروب طلاق و جدایی را به خود ندید. همانطور که میدانید امام حسن(ع)، سالهای سال با زنی زندگی کرد که قلبش مملو از قساوت و کینه به اهل بیت(ع) بود و در نهایت، قاتل حضرت شد؛ اما امام حتی با چنین همسری مدارا نمود و مظلومانه، زندگی مشترک خود را رقم زد. نظیر این زندگی برای امام جواد(ع) نیز، منقول است.
اینها البته نه به این معناست که مدارا مختص زندگیهای اهل بیت(ع)، انبیا و بزرگان دین است که با تقوا، عصمت و عرفان خاص به این مرحله رسیده باشند، بلکه کم نیستند همسران عادی و دستیافتنی در اطرافمان که زندگیهای شیرینشان، برداشتی کوتاه از این پیوندهای آسمانیست؛ زندگیهای آرام و عاشقانهی پدربزرگها و مادربزرگهایمان، از این قبیلاند که ثابت میکند، عمر پیوندهای زناشویی را میتوان شادتر و طولانیتر نمود؛ تنها با یک فرمول ساده و آموختنی، به نام مدارا.
قدر مسلم، زندگی شاد، نه زندگی بیفراز و نشیب و عاری از سختی که زندگی عادی و توأم با کشمکشها و ناآرامیهاییست که با نرمی و ملاطفت یکی از همسران یا هردو، به ساحل آرامش میرسد. این، حقیقت مدارا و سازگاریست؛ چیزی که در تمام روابط اجتماعی و خانوادگی، لازم و ضروریست و البته در روابط همسران، مهم و مؤثرتر.
همین ضرورت و اهمیت ویژه، باعث شده است که در متون دینی نیز، بر فضیلت مدارای همسران و پاداشهای الهی در برابر آن تأکیدهای بسیار دیده شود. برای نمونه، حضرت پیامبر اکرم(ص)، مردان مداراکننده با همسران بداخلاق را، به پاداشی مشابه پاداش حضرت داوود و ایوب(ع)، مژده میدهد و در مقابل، به زنانی که در برابر همسرانشان مدارا میکنند، به برداشتهشدن عذاب قبر و محشورشدن با حضرت فاطمه(س) بشارت میدهد و چه پاداش و بشارتی، بالاتر از این!
اما با این وجود، ممکن است این سؤال ذهن را درگیر خود سازد که همهی انسانها، تاب سازش در برابر ناملایمات یا بیاخلاقیهای همسر را در حد الگوهای دینی ندارند و از سویی، ممکن است در مواردی سازش و مدارا، نتیجهی عکس داشته باشد و باعث آزار روح و روان و حتی جسم شود. در چنین شرایطی هم، فرمول مدارا حلال مسئله خواهد بود، یا باید فرمول دیگری را برگزید؟ حقیقت این است که در موارد بسیاری، نرمی و ملایمت زن یا مرد در برابر پرخاشگری و بدرفتاری همسر، میتواند به اصلاح رفتار او منجر شود و رابطهی صمیمی را جایگزین نزاع و مشاجره و طلاق کند؛ اما نمیتوان آن را عمومیت داد و در مواردی خاص کارساز دانست. مثلاً مردی که دست بزن دارد و آزارهای جسمی به همسر وارد میکند، شاید رفتارش با مدارا بدتر و شدیدتر گردد یا زنی که حق همسر را پایمال میکند و نیازهای مختلف او را نادیده میگیرد، شاید هرگز با اغماض و سازش شوهر، متوجه اشتباه خود نشود. بیشک در چنین مواردی، مراجعه به مشاور کارشناس آگاه، مأمن و متعهد، بهترین راه حل باشد یا حتی گاهی، گره اختلافات تنها با جدایی قابل گشایش باشد؛ اما به هر تقدیر، نباید فراموش کرد که گام نخست فقط و فقط مداراست.
اگر با این نگاه و با دقتی مضاعف، روابط همسریمان را مرور کنیم، شاید در بسیاری موارد، حق با مدارا باشد و ما بهجای سازش، ساز ناسازگاری زدهایم. این روزها که بهار با سرانگشت هنرمندانهاش، رنگ تازهای به دنیا میزند، فرصت مناسبیست که ما نیز با بهار سازش و مدارا، رنگی جدید و درخشان به باورها و رفتارهایمان بنشانیم و بوم زندگیمان را، نقشی زیباتر بزنیم.