نوع مقاله : گفت‌وگو

10.22081/mow.2019.67985

افسردگی پس از زایمان

پریسا پورعلمداری

(کارشناس مامایی و مشاور خانواده)

 

می‌دانیم بچه‌دارشدن، زمان تغییری بزرگ برای زنان است؛ بنابراین تجربه‌ی عواطف مختلف در این دوران معمول است؛ اما هر کس مبتلا به بیماری افسردگی پس از زایمان نمی‌شود.

بیش از نیمی از مادران جدید «baby blues» را تجربه می‌کنند. این حالت، معمولاً سه تا چهار روز پس از تولد شروع می‌شود. ممکن است مادر نوسانات خلق و خوی را داشته باشد، یا به‌راحتی گریه کند. ممکن است زودرنج شود، خلقش پایین بیاید یا مضطرب شود. همچنین ممکن است به چیزهایی بیش از حد واکنش نشان دهد. این حالات، معمولاً در زمانی که کودک حدود ده‌روزه است متوقف می‌شود. زنانی که این عارضه را دارند، نیازی به درمان ندارند؛ اما اگر این وضعیت برای بیش از دو هفته ادامه پیدا کرد، باید به مراقب بهداشت یا دکتر خود اطلاع دهند، تا افسردگی بعد از زایمان در آن‌ها بررسی شود.

نوعی از افسردگی که گاهی ممکن است بعد از تولد نوزاد در برخی مادرها به وجود بیاید، افسردگی پس از زایمان نامیده می‌شود. احتمال ابتلا به این افسردگی، در ایران زیاد نیست و آمار آن، حدود پانزده‌درصد از زایمان‌‌هاست. این افسردگی، معمولاً در طول چند ماه ابتدایی (یک یا دو ماه پس از تولد نوزاد) ایجاد می‌شود و در صورتی‌ که  درمان نشود، می‌تواند بیش از یک سال ادامه داشته باشد؛ اما در صورت تشخیص و درمان به‌موقع، بهبود نومادر سریع‌تر خواهد بود. از این رو بر آنیم تا در این مجال، درباره‌ی علائم، راه‌های درمان و مراقبت‌های لازم توضیحاتی ارائه دهیم.

در افسردگی پس از زایمان، مادر احساس‌ها، خلق‌وخو و افکار منفی مانند «می‌ترسم به بچه صدمه بزنم»، احساس غم و اندوه شدید، پوچی یا ناامیدی، احساس برانگیختگی و خشم، گریه‌کردن مداوم یا بیشتر وقت‌ها قرارداشتن در آستانه‌ی گریه، بی‌علاقگی یا لذت‌نبردن از فعالیت‌ها و سرگرمی‌های معمول خود، دشواری در خواب‌ آغاز شب یا مشکل بیدارماندن طی روز، ازدست‌دادن اشتها یا خوردن بیش از حد، احساس گناه شدید، حس بی‌ارزش‌بودن زندگی، احساس ناتوانی در کنارآمدن با مسائل، خستگی، داشتن افکار منفی درباره‌ی خود، حس ترس بی‌‌دلیل و غیرقابل کنترل، وسواس بیش از حد، ازدست‌دادن علاقه به رابطه‌ی جنسی، حواس‌‌پرتی و احساساتی از این دست را تجربه می‌کند.

گاهی همراه این احساسات، علائم فیزیکی مانند تپش قلب و درد قفسه‌ی سینه، احساس متناوب سرما و گرما، سرگیجه و لرز نیز رخ می‌دهند.

به‌طور کلی افسردگی پس از زایمان، ناشی از ترکیب عوامل هورمونی، زیست‌محیطی، عاطفی و ژنتیکی‌ست که برخی از آن‌ها خارج از کنترل هستند. برخی از زنان، ممکن است به‌نوعی احساس کنند که مسئول ابتلا به افسردگی پس از زایمان هستند؛ اما افسردگی به‌دلیل انجام‌دادن یا ندادن کاری رخ نمی‌دهد. همچنین اگر مادر در دوران بارداری افسردگی یا اضطراب داشته باشد، ممکن است احتمال بیشتری برای افسردگی پس از زایمان داشته باشد. عوامل دیگری که به زیادشدن احتمال افسردگی پس از زایمان کمک می‌کند، شامل خستگی جسمی پس از زایمان، تلاش برای تطبیق عاطفی خود با مادرشدن و محرومیت از خواب و بی‌خوابی‌های مداوم است.

 

در زنانی که قبل از بارداری دارای افسردگی یا دیگر اختلالات روانی بوده‌اند، خطر ابتلا به افسردگی پس از زایمان بیشتر است. همچنین در زنانی که از حمایت اجتماعی و خانوادگی  برخوردار نیستند یا دچار استرس‌های اضافی و شرایط استثنایی هستند و یا به‌تازگی رویدادی پرتنش برای آن‌ها پیش آمده باشد (برای مثال مرگ یکی از نزدیکان، پایان پیداکردن یک رابطه یا ازدست‌دادن شغل)، احتمال افسردگی بیشتر است. همچنین در تحقیقات اخیر، برخی پزشکان معتقدند که نوع زایمان، یعنی سزارین هم می‌تواند زمینه‌ساز بروز افسردگی پس از زایمان باشد. البته این یافته، به تأیید همه‌ی متخصصان نرسیده است. از علل جسمانی مؤثر در بروز افسردگی پس از زایمان، می‌توان به بیماری کم‌کاری تیروئید اشاره کرد که خوشبختانه قابل کنترل و درمان است.

 با وجود مشکلاتی که افسردگی بعد از زایمان برای یک نومادر ایجاد می‌کند، باز هم دلایلی زیادی وجود دارد که زنان درخواست کمک را به تعویق بیندازند؛ مثلاً ممکن است متوجه نشوند که چه مشکلی وجود دارد یا  نگران این باشند که دیگران چه فکری می‌کنند و یا خجالت بکشند که بگویند از مادربودن لذت نمی‌برند. بعضی از زنان، نگران این هستند که کودک‌شان را از آنان بگیرند. در حالی که با کمک‌گرفتن برای درمان افسردگی پس از زایمان، در حقیقت مادر می‌تواند بهترین کار را برای خود و کودکش انجام دهد. در این شرایط پزشکان، ماماها و مراقبان بهداشت، مراقبتی را که  نومادر احتیاج دارد در اختیار او قرار می‌دهند.

توجه نومادران  به توصیه‌های زیر، برای مراقبت از خود بسیار مؤثر و مهم است.

- نومادر باید از تشخیص مریضی بترسد. بسیاری از زنان افسردگی پس از زایمان دارند که با گذر زمان بهتر خواهد شد. همسر، دوستان یا خانواده، می‌توانند مفید و کمک‌حال باشند، اگر بدانند مشکل چیست.

- نومادر باید از احساس خود با دیگران صحبت کند. صحبت‌کردن با کسی که متوجه می‌شود مانند همسر، دوست یا یکی از اقوام، می‌تواند بسیار تسکین‌دهنده باشد. در غیر این صورت، گفت‌وگو با پزشک یا مراقب بهداشت، به دلیل این‌که آن‌ها می‌دانند این احساسات متداول است، بسیار مفید می‌باشد.

- نومادر باید به‌صورت مرتب غذا بخورد و از مواد غذایی تازه و سالم استفاده کند؛ حتی اگر احساس گرسنگی ندارد.

- نومادر باید از کمک همسر، دوستان و خانواده، برای داشتن خواب و استراحت کافی  بهره‌مند شود و اگر تنهاست، سعی کند هنگام خواب کودک، خودش هم استراحت کند.

- نومادر باید برنامه‌ریزی کند برای انجام کارهایی که از آن لذت می‌برد یا به او آرامش می‌دهد؛ برای مثال تفریح کنار همسر یا اعضای خانواده، پیاده‌روی، خواندن مجله و... .

- نومادر باید اجازه دهد که دیگران در کارهای خانه، خرید و نگه‌داری از فرزندان دیگر کمکش کنند.

- ورزش‌کردن به‌صورت مرتب، می‌تواند خلق نومادر را بالا ببرد؛ حتی پیاده‌روی همراه کودک در کالسکه هم مفید است.

- استفاده از کتاب‌ها و وب‌سایت‌هایی که در این زمینه تهیه شده هم، برای نومادران کمک‌کننده است.

 

چگونه همسر، خانواده و دوستان می‌توانند کمک کنند؟

توجه به موارد زیر، برای مادران ضروری‌ست:

-         شوکه یا ناامید نشوید و احساس رنجش نکنید، اگر شریک زندگی‌تان، دوستان یا خانواده‌ی‌تان می‌گویند که او افسردگی پس از زایمان دارد. این مسئله شایع است و می‌تواند به‌طور مؤثر برطرف شود.

-         بهتر است با کسی که افسرده است، زمان بگذرانید. این بسیار مهم است که به او گوش دهید، حمایتش کنید، تشویقش نمایید و اطمینان خاطر بدهید که بهتر خواهد شد.

-         همسر، خانواده و دوست خود را تشویق کنید که برای درمان لازم، کمک بخواهد. اگر شما هر گونه نگرانی درباره‌ی درمان دارید، با دکتر در این باره صحبت کنید.

-         تا می‌توانید، در کارهای عملی کمکش کنید؛ این نکته شامل غذادادن و عوض‌کردن کودک، خرید، پخت‌وپز یا انجام کارهای خانه می‌شود.

-         پدران نیز می‌توانند پس از تولد کودک افسرده شوند و احتمالش زمانی بیشتر است که مادر نیز دارای افسردگی پس از زایمان باشد. اگر شما یک پدر هستید و فکر می‌کنید ممکن است افسردگی داشته باشید، با دکتر خود صحبت کنید. این برای شما و خانواده بسیار مهم است که کمک لازم را بگیرید.