نوع مقاله : خانه های آسمانی

10.22081/mow.2019.67993

محبوبه ابراهیمی

خواهری دلتنگ برادر شده و برای دیدنش عازم سفر می‌شود؛ در راه اما بیماری امانش نمی‌دهد. او در شهری به‌نام قم ساکن می‌شود و پس از چند روز از دنیا می‌رود. ظاهر ماجرا به همین سادگی‌ست؛ اما اگر دقیق‌تر تاریخ را زیر و رو کنیم و تمام جوانب مسئله را بسنجیم، موضوع فراتر از حد تصور است. دختری که در سال‌های کودکی پاسخ‌گوی سؤالات شرعی مردم بود و پدر برایش «فداها ابوها» زمزمه می‌کند، نه‌تنها در این ویژگی که در صفات دیگری، شبیه بانوی دو عالم، حضرت فاطمه‌ی زهرا(س) است. حالا هجده بهار از عمرش گذشته و با سفر امام و ولی خود به ایران، همچون بانوی دو عالم، حامی ولایت است و به قصد حمایت و زیارت، عازم مرو می‌شود. در مسیر در شهر ساوه، مسموم زهر کینه‌ی دشمنان می‌گردد و همچون بانو، جانباز راه دین می‌شود. بر مبنای شناختش از شهر قم، رو به آن سرزمین می‌گذارد و پس از اقامتی کوتاه در آن‌جا، به فیض شهادت می‌رسد. این نیز، اشتراک دیگر او با زهرای مرضیه(س) است. پایان این مشیت الهی، شکوه و عظمتی‌ست که در پرتو بارگاه ملکوتی‌اش، برای شهر قم حاصل می‌شود و آشیانه‌ی آل محمد(ص) می‌گردد.  و این‌ها، همه به همان اشتراک‌های او با بانوی دو عالم برمی‌گردد.

قبر بانو، مخفی‌ست و قبر این دختر کرامت، می‌تواند تجلی‌گر آن مزار نهانی باشد. سر این ماجرا در خصال، مناقب و ویژگی‌های این دردانه‌ی موسی بن جعفر نهفته که فقط علم الهی به آن واقف است. او مظهر تمام خوبی‌هاست؛ هرچند تمام آن‌ها، برای مردم آشکار نشود و به گوش ما نرسیده باشد. فاطمه‌ی معصومه، دختری به بلندای تاریخ است که معیار کاملی برای دختران دنیاست. زیر باران فضایل و خوبی‌هایش، اندکی قدم می‌زنیم؛ شاید قطره‌هایی بر جان‌مان بنشیند و حال دل‌مان را خوش‌تر نماید!

وارث تمام خوبی‌ها

مادرش، بانویی بافضیلت و اسوه‌ای از تقوا و شجاعت بود و پدرش، اختری تابناک از آسمان ولایت و امامت. حاصل این تربیت، دختر دردانه‌ای می‌شود که میراث گران‌بهایی را از هر دو طرف همراه دارد. نه‌تنها والدین که تمام نیاکانش، صاحب بیشترین و برترین فضیلت‌ها بودند و او، وارث تمام این خوبی‌ها بود.

دریای بی‌کران علم و ایمان

فاطمه‌ی معصومه(س)، از کودکی در علم و دانش دین سرآمد بود؛ آن‌قدر که در نبود پدر، سؤالات دینی مردم را پاسخ می‌داد. چنانچه نقل است، جمعى از شیعیان وارد مدینه شدند تا خدمت آن حضرت برسند و سؤال‌های‌شان را از او بپرسند؛ امّا حضرت در سفر بود. ناچار سؤالات را تحویل خانواده‌ی حضرت دادند، تا در فرصتى دیگر پاسخ آن را بگیرند. هنگام بازگشت به وطن، براى خداحافظى به خانه‌ی حضرت رفتند. فاطمه‌ی معصومه(س)، سؤال‌ها‏ را با جواب‌هایش به آن‌ها داد که این امر، نشان‌گر تسط او به مسائل بود و تحسین شیعیان و پدر را در پی داشت. حتی احادیث متعددی نقل شده است که بانو، در سلسله‌ی راویان آن‌ها قرار دارد و بر همین مبنا، او را «محدثه» نیز نامیده‌اند. نقل حدیث و روایت، نشان از عظمت مقام علمی آن بانوی بی‌همتا دارد. پدر، دختران زیادی داشت و حتی در سفر به ایران، به نقل روایات سه یا چهار خواهر دیگر همراه کاروان بودند و در جوار بارگاهش مدفون شده‌اند. همه‌ی آن‌ها، از چهره‌های مؤمن، متدین، دانا و وارسته بودند؛ اما ایمان و دانش فراوان فاطمه‌ی معصومه(س)، موجب برتری‌اش بود و او را سرآمد دختران موسی بن جعفر و بلکه اسوه‌ی دختران عصرهای مختلف نمود.

 

او هم عطر گل یاس داشت

بررسی سیره و سبک زندگی حضرت معصومه(س)، نشان می‌دهد که تأسی خاصی به سیره‌ی حضرت فاطمه‌ی زهرا(س) داشته و تا حد توان و پای جان، در راه ترویج و تبلیغ اسلام و دفاع از امام زمان تلاش نموده است. اقدام بانو برای سفر به ایران و حتی انتخاب مسیر هجرت، زمینه‌ای بود تا بهتر و بیشتر، حقانیت شیعه و مقام امام رضا(ع) را روشن و نمایان سازد. این اقدام ایثارگرانه، نشان ایثار بانو در راه دین و تأسی او به بانوی بزرگ خلقت است که کمتر نمونه‌ای از آن را می‌توان یافت. او به حق، عطر گل یاس را با خود به ایران آورد و کشوری را معطر به یاس فاطمی نمود.

 

معصومه‌ای غیر از معصوم

پدر، به یادگار از مادر بزرگوارش، نام دختر را فاطمه نهاد؛ اما آن‌قدر از گناه و خطا در زندگی دوری می‌کرد که پاک‌دامنی‌اش، او را شایسته‌ی عنوان معصومه نمود. در عصمت، همچون زینب کبری(س) بود؛ هرچند در درجات عصمت، با معصومین تفاوت داشت. نقل است که این لقب را، برادر بزرگوارش امام رضا(ع)، بر مبنای رفتار و کردار و مطابق شأن والایش به ایشان نسبت داد و چه کسی، واقف‌تر از او به صفات و فضایل خواهر؟

به همین دلیل فرمود: «هر کس خواهرم معصومه(س) را در قم زیارت کند، مانند آن است که مرا زیارت کرده است.» برادر، شأن او را هم‌تراز شأن خود قرار می‌دهد و این، یعنی او معصومه است و دارای مقام عصمت؛ حتی اگر در شمار چهارده معصوم(ع) نباشد.

کریمه‌ای برای بی‌پناهان

او را «کریمه» نیز لقب داده‌اند. کریم، کسی‌ست که پیش از خواستن، عطا می‌کند و آن‌قدر می‌بخشد که فرد بی‌نیاز شود. بانو فاطمه‌ی معصومه(س)، پناه قلب‌های بی‌شماری‌ست که از تمام نقاط جهان، برای زیارتش رهسپار قم می‌شوند. چه بسیار درماندگان، بیماران و مستمندانی که به دست کرامت او حاجت‌روا شدند و از این رهگذر، لقب کریمه را برای بانو تثبیت نمودند.

عبادت به رسم خوبان عالم

«عبادت»، فصل مشترک عمر حضرت معصومه(س) بود. حتی در آخرین روزهای عمر که در خانه‌ی موسی بن خزرج اقامت داشت، عبادت‌های باشکوه و مناجات‌های نیمه‌شبش تعطیل نشد. بیمار بود؛ اما در راه عبودیت، حتی بیماری هم مانعش نبود. رسم تمام خوبان الهی، عبودیت و بندگی خالصانه‌ی خداست و او، از بهترین خوبان الهی بود و بنده‌ی خالص و عابد.

سنگرنشین حیا و حجاب

او، هجده بهار عمرش را در هاله‌ای از حیا و عفت گذراند. حجاب، جلوه‌ی ظاهری حیای درونی‌اش بود که همواره، هم‌نشین روابط اجتماعی‌اش بود. او با سفر پرمشقتش به ایران، به تمام زنان عالم نشان داد، می‌توان در تمام صحنه‌های اجتماع حضور فعال داشت و حجاب و عفاف، لازمه‌ و پیش‌شرط این مشارکت است که باید، همواره زینت وجودش باشد. او، همواره سنگرنشین حجاب بود و گوهر عفاف را، برای وجود خود حفظ نمود.

بانوی تمام خوبی‌ها، الگویی برای دختران

بانو معصومه(س)، در تمام فضائل اخلاقی از جمله عبادت، ایمان، تقوا، پاک‌دامنی، صداقت، بخشندگی، صبر و بردباری در برابر ناملایمات، برای همه، به‌ویژه دختران الگو و معیاری پسندیده و شایسته است. کافی‌ست به مقام والایش متوسل شویم و بارقه‌ای از آفتاب وجودش را دریابیم، تا سعادتمند دنیا شویم و شفاعت‌شونده‌اش در روز جزا.