نوع مقاله : سفرنامه

10.22081/mow.2019.68011

بر دامنه‌های کلیمانجارو

گزارشی متفاوت درباره‌ی آفریقا

قسمت یازدهم 

حسین سروقامت

 

با قسمت یازدهم گزارش‌های سفر به آفریقا، همراه ما باشید.

 

مؤسسه‌ای جهان‌اولی در کشور جهان سوم

در شماره‌ی پیش با مؤسسه‌ی رفاهی «وی‌پاس» و همچنین «مرکز آموزشی ولی‌عصر(عج)» آشنا شدیم. قدری به سوابق، گرایش‌ها و فعالیت‌های «خوجه‌ها» هم پرداختیم و اندکی به نقش آنان در پیوند فرهنگ و اقتصاد تانزانیا اشاره کردیم.

در این شماره، شرح جالب و قابل تأملی از برنامه‌های مرکز ولی‌عصر(عج) ارائه نموده، از لایه‌های پنهان مؤسسه‌ای جهان‌اولی در کشوری جهان‌سومی پرده برمی‌داریم.

 

این راه به رؤیا شبیه‌تر بود تا حقیقت

اگر قرار باشد از آغاز این مسیر سخنی گفته شود، بهترین سخن آن‌ است که این مسیر، به رؤیا شبیه‌تر بود تا حقیقت!

وقتی خوجه‌های مصمم و باانگیزه تصمیم گرفتند این مرکز آموزشی را در نقطه‌ای پرت، نزدیک دارالسلام تأسیس کنند، برخی این کار را عین جنون و دیوانگی می‌دانستند؛ اما آنان بدون اعتنا به پالس‌های منفی، کار خویش را براساس نقشه‌ی ازپیش‌تعیین‌شده جلو بردند.

این مجتمع، بایستی بیرون شهر و در محیطی اردوگاهی ساخته می‌شد؛ زیرا اولاً چنین زمین وسیعی داخل شهر وجود نداشت و ثانیاً قرار بود این مرکز شبانه‌روزی، بچه‌ها را از خانواده‌ها جدا کند و به‌طور کامل تحت تعالیم خویش قرار دهد؛ لذا آنان باید در شرایطی قرار می‌گرفتند که حین تحصیل، فکرِ رفتن به خانه را از سر بیرون کنند.

اساساً برای خود مؤسسان مرکز نیز، قابل تصور نبود که روزی آن‌جا ملجأ و پناه خانواده‌ها تلقی شود و از چنین اعتبار و منزلتی برخوردار گردد.

 

چرا خانواده‌ها از این مرکز استقبال کردند؟

خانواده‌های آفریقایی، از این مجتمع آموزشی و این نوع آموزش استقبال شایانی کرده‌اند؛ زیرا در بسیاری موارد، از استحکام کافی برخوردار نیستند. بی‌عفتی و زنا، احساسات عمومی را جریحه‌دار کرده است و دختران، به‌راحتی از جاده‌ی عفاف خارج می‌شوند؛ از این رو کار از بخش دختران آغاز شد. آنان به حمایت بیشتری نیاز داشتند. ورود پسران و دختران دانش‌آموز، از هیچ مذهبی به این مرکز ممانعتی نداشت و حتی غیرمسلمانان نیز می‌توانستند در آن شرکت داشته باشند. از شگفتی‌های مؤسسه‌ی آموزشی ولی‌عصر(عج) این است، برخی خانواده‌های وهابی نیز که به انصارالسنه‌ی (جماعت وهابیون) تانزانیا وابسته هستند، از سر غیرت و حمیت فرزندان‌شان را در این مرکز ثبت‌نام می‌کنند؛ فقط برای این‌که در بی‌اخلاقی‌های جامعه غرق نشوند و خود را در این معرکه نبازند.

 

درخشان همچو خورشید، منظم همچو ساعت

چنان که اشاره شد، مؤسسه‌ی رفاهی وی‌پاس و همچنین مرکز آموزشی ولی‌عصر(عج)، در نظم و انضباط و دیسیپلین، مثال‌زدنی و مشهورند. این را می‌توان از قوانین حاکم بر مرکز دانست.

براساس مقررات، خانواده‌ها حق دارند هر ماه یک‌مرتبه به مرکز بیایند و یک روز کامل را با فرزندان خود بگذرانند. همچنین در مواقع ضروری نیز، به تشخیص رئیس مرکز این امکان فراهم است.

تعطیلات سالانه، جمعاً دو ماه و بیست روز است؛ دوتا یک ماه در طول سال و دوتا ده روز میان ترم. خانواده‌ها معمولاً در ایام تعطیلات، بچه‌ها را با خود می‌برند و طبعاً بچه‌های بی‌سرپرست در مرکز باقی می‌مانند.

وی‌پاس برای خروج دختران از مرکز نیز، ترتیب خاصی دارد. خروج دختران بدون همراهی خانواده، ممنوع است و حتماً باید هنگام خروج، یکی از اعضای درجه‌یک خانواده آنان را همراهی کند. شاید برای آن‌که در آفریقا، چندهمسری میان مردان شایع است و برخی از پدر و مادرها، با فرزندان خویش زندگی نمی‌کنند. اساساً سپردن فرزندان به مرکز ولیعصر(عج)، برای صیانت آنان از محیط‌های فاسد و دوستان ناباب است.

مدیران این مرکز، به‌خوبی واقف‌اند که دیگر مدارس چنین تقیدی درباره‌ی دانش‌آموزان ندارند و این را حق خود می‌دانند که از اعتماد اولیا به‌درستی صیانت کنند.

دختران دانش‌آموز از هر مذهب و مسلکی که باشند، باید به‌محض ورود حجاب اسلامی را رعایت کنند. محیط درس و بحث آنان، مجزای از پسران است و میان‌شان حصار و حفاظ وجود دارد.

 

کربلا و دوبار استحمام روزانه در آفریقای سیاه

وی‌پاس، از شرایطی برخوردار است که موقعیت آن را از مؤسسات مشابه متمایز می‌کند. یکی از مهم‌ترین کارهای این مؤسسه در کل تانزانیا، حفر چاه است که این کار به اسم «کربلا» صورت می‌گیرد. آنان حتی در روستاها چاه می‌زنند و دسترسی مردم را به آب شیرین فراهم می‌کنند.

از ثمرات این اقدام که به‌صورت مستقیم با نظافت شخصی بچه‌ها نیز مرتبط است، شرایط مطلوب استحمام در وی‌پاس است. شاید باور نکنید که در این مرکز، به‌خاطر گرمای هوا، دوبار استحمام روزانه الزامی‌ست. از خاطر نبرید، دوبار استحمام روزانه در آفریقای سیاه!

البته این کار با آب چاه صورت می‌گیرد و با وجود بی‌آبی در آفریقا، در این مرکز مطلقاً کمبود آب وجود ندارد.

 

اقدامات ارزشمند رفاهی و اردویی

وی‌پاس همچنین در آشپزخانه‌های متعدد خویش، برای 1500 نفر در سه وعده غذا تدارک می‌بیند. نانوایی نیز در دل همین آشپزخانه‌ها تعبیه شده است. غذای بچه‌ها برعهده‌ی مؤسسه است؛ اما استادان از خانه غذا می‌آورند.

این مؤسسه، اقدام شایسته‌ی دیگری هم انجام داده است و برای جذب اساتید مبرز، در محوطه‌ی داخل مجتمع منزل مسکونی در اختیار اساتید قرار می‌دهد.

همچنین بوفه‌هایی در نقاط مختلف مرکز هست که افراد می‌توانند، بسته به توانایی خویش از آن‌ها خرید کنند؛ البته به این شرط که قیمت‌ها از بیرون ارزان‌تر باشد.

یک مجموعه‌ی گاوداری بزرگ نیز، شیر و دیگر محصولات لبنی مرکز را تأمین می‌کند.

باورتان نمی‌شود که من در عرض یک روز، توانستم به اغلب کلاس‌ها، خوابگاه‌ها، یتیم‌خانه‌ها، کتابخانه‌ها، آشپزخانه‌ها، نمازخانه‌ها و زمین‌های فوتبال سر بزنم و از مزرعه‌ی سبزی‌کاری و گل‌کاری بازدید نمایم.

در وی‌پاس، چهار مسجد با چهار نماز جماعت برپاست. من این توفیق را یافتم هنگام ظهر، برای بخشی از دانش‌آموزان سخن‌رانی کنم که تعدادشان از سیصدنفر تجاوز می‌کرد.

همچنین از مهدکودک شبانه‌روزی مرکز دیدار کردم که تنها یک هفته از افتتاح آن گذشته بود؛ مهدکودکی که پذیرای 170 بچه‌ی بی‌سرپرست بود.

 

آموزش با تأکید بر شیعه‌ی سمیناری

در وی‌پاس وضو و نماز به سبک شیعه است؛ ولو دانش‌آموز سنی یا حتی مسیحی باشد. هشتاددرصد دانش‌آموزان سنی‌مذهب‌اند. اغلب آنان از تانزانیا هستند؛ اما گروهی هم از کنیا به این مرکز آمده‌اند.

مواد درسی مرکز، از 45 درس تشکیل شده است که 9 درس آن شیعی و اسلامی‌ست و از آن به‌عنوان «شیعه‌ی سمیناری» یاد می‌شود؛ بنابراین، بیست‌درصد از دروس مدارس کلاسیک، اسلامی‌ست.

البته این بدان معنی نیست که در این مرکز، دین یا مذهب خاصی به دانش‌آموزان القا شود. اساساً در تانزانیا، حساسیت دینی وجود ندارد و مؤسسه‌ی وی‌پاس نیز، پاسدار چنین شرایطی‌ست؛ برای همین نیز، صبح‌ها دروس اسلامی با تمایلات شیعی تدریس می‌شود و عصرها دروس غیراسلامی و حتی سکولار، آموزش داده می‌شود.

چنان که پیش از این نیز بیان شد، اسپانسرها بخش عمده‌ای از هزینه‌ها را می‌پردازند؛ به شرط آن‌که دانش‌آموز، حداقل دو سال دروس اسلامی را گذرانده باشد.

مرکز ولی‌عصر(عج)، از اساتید بومی و غیربومی به‌صورت توأمان استفاده می‌کند؛ ولی سبک آموزش آن شبیه حوزه‌های علمیه است؛ یعنی افراد سطوح بالاتر به افراد سطوح پایین‌تر آموزش می‌دهند.