نوع مقاله : مهارت

10.22081/mow.2019.68028

خانوم‌جلسه‌ای

زهرا مالمیر

روایتی از زندگی خانم «بتول کرمی» بانوی 39ساله‌ی حوزوی که افتخار مداحی و سخنرانی در مجالس اهل بیت(ع) را دارد

بعد از گذراندن یک دوره‌ی آموزش مداحی، اولین‌بار که به مراسمی دعوت شدم، از شدت خجالت میکروفن توی دست‌هایم می‌لرزید. همه را از روی کاغذ می‌خواندم؛ حتی متن روضه را. آن‌قدر ناشی بودم که بیان کتابی را به محاوره برنگردانده بودم؛ همان‌طور خشک و بی‌روح و بدون صیقل. انگار داشتم متن بیانیه‌ای را می‌خواندم! چشمم به کاغذ روضه بود و دریغ از ذره‌ای حس و ارتباط با مستمع. جوان‌ها، خنده‌ی‌شان را زیر چادر پنهان و پخته‌تر‌ها تباکی کرده بودند. بانی روضه که از ناشی‌بودن من خبر داشت، به رویم نیاورد و تشکر کرد.

شنیده بودم از امام صادق(ع) که هر کس برای امام حسین روضه بخواند و ده نفر را بگریاند، بهشت بر او واجب می‌شود. همین شوقم را برای ادامه و تسلط بیشتر در مداحی اهل‌بیت(ع) بیشتر کرد. از آن به بعد، در یک دوره‌ی آموزشی حرفه‌ای شرکت کردم و یک سال تحت آموزش بودم. بعد از این‌که آمادگی‌های لازم را کسب کردم با دوستان مداح که سرشناس و متبحر بودند، مجلس می‌رفتم. ابتدای مجلس غزلی از امام زمان می‌خواندم و مستمع را برای ورود به روضه آماده می‌کردم. تا این‌که کم‌کم آوازه‌ام پیچید و مستقل شدم. رفته‌رفته مراسم‌های کوچک به حسینیه و هیئات بزرگ بدل شدند. اگر حین مراسم سبک سرود را فراموش می‌کردم، آن‌قدر حرفه‌ای شده ‌بودم که باز مجلس را دست بگیرم؛ اما تسلط به تنهایی کافی نبود و  مدام، در جست‌وجوی سبک‌ها و اشعار پرمحتوا بودم. دائم از کتاب‌های جدید شاعران آئینی استفاده می‌کردم.

بعد از مداح‌شدن من، از نظر اقتصادی زندگی ما تغییر خاصی نکرد. من اهل تعیین قیمت برای مجلس اهل‌بیت(ع) نیستم. خدا را شکر، محتاج هیچ‌کس هم نیستیم و برکت در زندگی‌مان جاری‌ست؛ اما تحولاتی در سبک زندگی‌ام به وجود آمد؛ از تغییرات جزئی در برنامه‌ی غذایی مثل حذف ترشیجات و سردی‌ها تا تغییرات مهم‌تر مثل انس‌گرفتن با قرآن، ادعیه و مطالعه‌ی کتاب‌های معتبر اخلاقی؛ به‌ویژه این‌که بعد از مدتی کنار مداحی، منبر هم اضافه شد. تا مدتی خودخوان و بدون استاد، از متن کتاب‌های اخلاقی در موعظه و منبر استفاده می‌کردم؛ اما در یکی از جلسات دعا، باید بعضی فرازها را برای مستمع توضیح می‌دادم تا ارتباط بهتری با دعا داشته باشند. برای توضیح گوشه‌ای از دعا، مجبور شدم بخشی از احکام که درباره‌ی غسل بود را هم شرح دهم. یک‌دفعه سروصدای خانم میان‌سالی درآمد که «نه خانوم‌جان، این‌جور نیست. حاج‌آقای تو تلویزیون برعکس این رو می‌گفتن!» یک‌دفعه همهمه شد. صدای دیگری آمد که «آره راست می‌گه ما هم تو کلاس احکام‌مون گفتن اگه این‌جوری باشه، غسل‌تون باطله.» مجلس داشت از کنترلم خارج می‌شد. با صلواتی از حضار خواستم که سکوت کنند و بعد، قول دادم که تحقیق می‌کنم و جواب درست را برای‌شان می‌آورم. این بود که فهمیدم تکنیک به‌تنهایی کافی نیست و مخاطب باید به کسی که دل به حرف‌هایش داده است، اعتماد داشته باشد و بداند حرفی که می‌شنود، از منبع معتبر است. خلأ علم را در وجودم احساس کردم. در آزمون حوزه‌ی علمیه شرکت کردم و قبول شدم. در حوزه با زبان عربی که زبان قرآن و ادعیه است، بهتر آشنا شدم و با تفاسیر و منابع صحیح انس بهتری گرفتم. مداح باید تکنیک و هنر و زیبایی صدا را با علم بیامیزد.

روضه‌خوانی و مدح‌خوانی اهل‌بیت(ع) هرچه عزت و احترام می‌آورد، مسئولیت هم در پی دارد. اولین مسئولیت‌ها در قبال همسر و فرزندان است. غالباً سعی می‌کنم ‌زمان مجلس‌ها، زمانی باشد که همسرم سر کار است، تا نبودن من ضربه‌ای به خانواده وارد نکند. قبل از رفتن به جلسه، سعی می‌کنم دو رکعت نماز بخوانم و ثوابش را به امام حسین(ع) هدیه کنم . از خود اهل‌بیت(ع) اذن می‌گیرم. بچه‌ها که کوچک‌تر بودند تا جایی که ظرفیت داشتند و خسته نمی‌شدند، همراه من در جلسات شرکت می‌کردند. حالا هم که بزرگ شده‌اند، خدا را شکر به‌خاطر انس با اهل‌بیت(ع)،  علاقه‌مند به مسایل مذهبی و دینی هستند. در محیط زندگی ما، غالباً دخترهای دوازده یا سیزده‌ساله چادر نمی‌پوشند؛ اما با این‌که هیچ اجباری از طرف من نبوده است، دخترم محجبه و چادری‌ست و به‌راحتی تحت تأثیر برخی جوهای متفاوت قرار نمی‌گیرد. پسرم هم اهل مسجد و هیئات مذهبی‌ست و از نظر درسی هم، در دانشگاه جزو شاگردان اول است.

دومین مسئولیت‌ها در قبال آشنایان است. مداح برای مردم ‌نماینده‌‌ی اهل‌بیت است و خانواده‌اش هم مورد اعتماد و تکریم مردم هستند. پس باید علاوه بر خود، همسر و فرزندانش هم شئونات منتسب به اهل‌بیت(ع) را رعایت کنند؛ شئوناتی مثل رعایت حق‌الناس، تعامل صحیح با اطرافیان، اسراف‌نکردن و رعایت حلال و حرام در ظاهر و باطن. ما درِ خانه‌ی‌مان را برای همسایه‌ها باز گذاشته‌ایم. گاهی برای حل اختلافات خانوادگی یا نزاع بین دو همسایه، از من و همسرم تقاضای میانجی‌گری دارند یا برای مداخله در امر ازدواج و مشاوره‌های شخصی، از ما کمک می‌گیرند. علاوه بر این‌ها در هیئت، برای فقرا کمک‌های نقدی و غیرنقدی جمع‌آوری می‌کنیم؛ فقرایی که آبرودار هستند و خدا را شکر دست خالی از این مجالس بیرون نمی‌روند. راستش تمام محبوبیت ما به‌خاطر خادمی‌کردن در درگاه اهل‌بیت(ع) است. از خدا می‌خواهم همان‌طور که در دنیا عزت‌مند شدیم، در آخرت هم روسپید باشیم!