نوع مقاله : مهارت

10.22081/mow.2019.68029

بهاره بهدانی

همواره غبطه‌ی افراد کتاب‌خوان را می‌خورد. وقتی پای صحبت‌های آن‌ها می‌نشست و می‌دید که چقدر با اطلاعات و خوب حرف می‌زنند، تصمیم می‌گرفت که او هم تا آخر ماه اگر کتاب جدیدی نخواند، حداقل کتاب‌هایی را که از قبل شروع و ناتمام رها کرده است، به پایان برساند؛ اما بیشتر اوقات ناموفق بود. می‌گفت: «ای کاش از بچگی عادت کتاب‌خوانی را داشتم؛ آن‌وقت کتاب‌خواندن این‌قدر برایم سخت نبود!»

حالا که باردار شده، دنبال آن است بداند برای این‌که فرزندش را اهل مطالعه و کتاب‌خوان تربیت کند، باید چه کارهایی انجام دهد.

نکته‌ی مهمی که برای ملکه‌کردن هر مقوله‌ی تربیتی در فرزندان وجود دارد، این است که باید برای تحقق آن، از درون خانه و به‌ویژه از خود پدر و مادر، به‌عنوان اثرگذارترین شخصیت‌های تربیتی بر فرزند، آن‌هم از سنین کودکی شروع کرد. پدر و مادر در محیط خانواده، اسوه‌ی فرزندان خود هستند. علت اسوه‌بودن آن‌ها، این است که کودک هنوز به آن حد نرسیده است تا استقلال پیدا کند. درواقع او تحت تکفّل والدین است. وقتی فرزند پیکره، رفتار و گفتار پدر و مادر خود را می‌بیند، از آن‌ها الگو برمی‌دارد. پدر و مادر بخواهند یا نخواهند، در حال آموزش فرزندان‌شان هستند.

اساساً تربیت در محیط خانواده و در سنین کودکی و نوجوانی، با آنچه در محیط‌ و سنین دیگر اتفاق می‌افتد، از نظر سرعت‌پذیری بسیار متفاوت است. تعبیر مشهوری در باب تعلیم و تعلّم کودک وجود دارد که می‌گوید: «العِلمُ فِی الصَّغَرِ کَالنَّقشِ فِی الحَجَر؛ یادگیری در کودکی، مانند حکاکی روی سنگ است.»

حتی گفته شده است که قبل از سنین کودکی و از دوران جنینی نیز، اگر مادر باردار برای فرزندش کتاب بخواند، به‌ویژه پس از چهارماهگی که دستگاه شنوایی جنین شکل می‌گیرد و به‌ویژه سه ماه آخر بارداری که اهمیت ویژه‌ای دارد، می‌تواند زمینه‌ساز علاقه‌مندی فرزند به کتاب‌خوانی باشد. همچنین خواندن کتاب برای کودکان در سن پایین که تکامل مغز و سیستم عصبی پیشرفت بیشتری دارد، به رشد هوشی آن‌ها هم کمک می‌کند.

اما نکته‌ی مهم این است که ارتباط کودک با کتاب، با خواندن کتاب آغاز نمی‌شود. او این ارتباط را با بازی‌کردن و بهم‌ریختن کتاب‌ها شروع می‌کند. برخی از والدین به دلیل حساسیتی که روی کتاب‌های خود دارند، اجازه نمی‌دهند کودک با کتاب‌های آن‌ها بازی کند. این والدین اگر کودک را در حال بهم‌ریختن قفسه‌ی کتاب‌ها ببینند، به‌شدت با او برخورد می‌کنند. این برخوردهای تند، خاطرات تلخی را از کتاب برای او ایجاد می‌کند که در آینده ممکن است نتیجه‌اش تنفر از کتاب باشد. اگر سالم‌ماندن کتاب‌ها برای‌تان اهمیت دارد، قفسه‌های پایین کتابخانه‌ی خود را از کتاب‌هایی که نباید در دسترس کودک باشد، خالی کنید. نشریاتی که آن‌ها را مطالعه کرده‌اید و دیگر به کارتان نمی‌آید یا کتاب‌های مصوّری که مختص کودکان منتشر می‌شود، برای قفسه‌های پایین مناسب هستند.

هنگام کتاب‌خوانی برای کودکان نوپا، به آن‌ها کمک کنید تا تصاویر، بافت‌ها، سطوح مختلف و صفحات کتاب را لمس کنند. شاید بهتر باشد در اوایل دوران رشد و زمانی که کودک شروع به چنگ‌زدن می‌کند، از کتاب‌های پلاستیکی یا پارچه‌ای استفاده کرد. لمس‌کردن کتاب، به کودک فرصت می‌دهد که به آن علاقه و دل‌بستگی پیدا کند و بیشتر در فرآیند خواندن درگیر شود.

برای افزایش ارتباط با کتاب برای کودک سنین زیر دبستان، چهار راه عمده توصیه می‌شود:

  1. خود پدر و مادر اهل مطالعه باشند که در این صورت، جوانه‌های علاقه‌مندی به کتاب در دل کودک بیرون خواهد زد؛
  2. فرصت بازی با کتاب برای کودک فراهم شود. این کار، علاقه‌ی او را به کتاب دوچندان خواهد کرد؛
  3. از حس مالکیت در کودک استفاده ببرید. بدین منظور برای کودک‌تان کتاب بخرید و اجازه دهید هر کاری که دوست دارد با آن انجام دهد. اگر طبقه‌ای از کتاب‌خانه را به کتاب‌های او اختصاص دهید، خیلی بهتر است. همچنین کتاب‌هایی که فضایی برای رنگ‌کردن عکس‌ها در آن وجود دارد، برای سنین  زیر دبستان کتاب‌های خوبی هستند؛
  4. خواندن کتاب قصه، راه دیگر ارتباطی کودک با کتاب است که در ایجاد علاقه‌مندی مؤثر است. حتی قصه‌هایی را هم که در حافظه دارید، بهتر است تا حد ممکن از روی کتاب برای کودک‌تان بخوانید. مرتب برای او کتاب قصه بخرید و در قفسه‌ی مخصوصش قرار دهید.

بعد از این‌که در هفت سال اول کتاب‌خوانی برای کودکان ذائقه‌سازی شد، در هفت سال دوم که فرزندان به مدرسه می‌روند و خواندن را می‌آموزند، می‌توان به روش‌های مختلف دیگری مثلاً با عضویت کودکان در کتاب‌خانه‌ها، هدیه‌دادن کتاب، گذاشتن برنامه‌ی خرید کتاب با هم یا مشترک‌شدن در مجلات کودک، زمینه‌ی علاقه‌مندکردن بیشتر فرزندان به مطالعه را فراهم کرد.

معلمان نیز، می‌توانند در هفت سال دوم در علاقه‌مندکردن دانش‌آموزان به کتاب نقش مؤثری ایفا کنند. آن‌ها می‌توانند کتاب‌های خوبی که دارند را به بچه‌ها امانت دهند یا برنامه‌ها و مسابقه‌های کتاب‌خوانی دسته‌جمعی برگزار کنند و با این کار ضمن ایجاد علاقه به کتاب‌خوانی، آن‌ها را به خواندن کتاب‌های باارزش و مفید تشویق نمایند.

نکته‌ی پایانی این‌که از رقبا غافل نشوید! باید توجه داشته باشید که در مقابل کتاب‌خوان‌شدن فرزندان، رقبایی مثل تلویزیون و بازی‌های رایانه‌ای هستند که هرچه شدت حضور و استفاده‌ی آن‌ها در خانه بیشتر باشد، به‌تبع علاقه به مطالعه هم - چه در والدین و چه در فرزندان - کمتر خواهد شد. در بسیاری از خانواده‌ها، متأسفانه نه‌تنها تلویزیون جای کتاب را گرفته است، بلکه بسیاری ترجیح می‌دهند که اخبار را از طریق تلویزیون و تلفن همراه پی‌گیری نمایند و دیگر رغبتی به مطالعه‌ی روزنامه و مجلات نشان نمی‌دهند. خیلی از خانواده‌ها، متأسفانه برای ساکت‌کردن بچه‌ها از تلویزیون استفاده می‌کنند یا به بازی‌های ریانه‌ای متوسل می‌شوند. این دو مورد، ممکن است زمینه‌ی اعتیاد کودکان به رسانه را فراهم کند و در رقابت مطالعه و رسانه، فاصله‌ی کودکان از مطالعه بیشتر شود.

لذا ضمن این‌که پدر و مادرها شرایطی را فراهم می‌کنند، تا - به‌ویژه در هفت سال اول - کودکان به مطالعه و کتاب‌خوانی علاقه‌مند شوند، باید مراقب عوامل آسیب‌زا، مثل تلویزیون و بازی‌های رایانه‌ای نیز باشند تا ذائقه‌ی فرزندان را تغییر ندهند.