چهار دیواری اختصاصی

نوع مقاله : مادرانه

10.22081/mow.2020.71435

چکیده تصویری

چهار دیواری اختصاصی


مادرانه

 

چهاردیواری اختصاصی

بحثی پیرامون اتاق بچه‌ها، ضرورت‌ها، بایدها و نبایدها

سیده‌زهرا برقعی

 

 

بحث مادرانه‌ی این شماره، درباره‌ی اتاق بچه‌هاست؛ یک اتاق اختصاصی برای بچه‌ها. چه ملزوماتی باید در اتاق باشد و چه چیزهایی نباید باشد. این‌بار چند نفر از مادران را دعوت کردیم تا در این باره نظرها و تجربیات‌شان را بدهند و برای ما بگویند که اتاق بچه‌های‌شان چه چیزهایی دارد و چقدر از آن‌ها ضرورت ندارد؟

مادران حاضر:

  1. زهراسادات، م، دارای چهار فرزند؛
  2. الهام، ش، دارای یک فرزند؛
  3. لادن، س، دارای دو فرزند؛
  4. فائزه، ک، دارای یک فرزند.

 

  • خب دوستان، ابتدا برای مادرانِ مخاطب نشریه بگویید که آیا فرزند شما اتاق اختصاصی دارد یا نه؟
  1. دو فرزند بزرگ‌ترِ من اتاق اختصاصی دارند؛ اما دوتای دیگر ندارند. آن‌ها لوازم‌شان را گوشه‌ی اتاق خواب ما گذاشته‌اند و بازی‌های‌شان در هال است.
  2. بله، فرزند من اتاق اختصاصی دارد.
  3. فرزندان ما هر دو در یک اتاق هستند.
  4. فرزند من هم اتاق مخصوص به خودش دارد.

 

  • پس اکثریت اتاق اختصاصی دارند و می‌توانیم با این اشتراک جلو برویم. بگویید بچه‌ها در اتاق‌های‌شان چه کارهایی می‌کنند؟
  1. درس‌خواندن، بازی‌های کامپیوتری و خوابیدن.
  2. تخت‌خواب و وسایلش توی اتاق است؛ اما اغلب برای بازی توی هال است و برای خواب چون تنهایی می‌ترسد، در هفته فقط دو شب را شاید توی اتاق خودش بخوابد. بقیه‌اش پیش ماست.
  3. لوازم و تخت‌های‌شان توی اتاق است؛ اما اغلب فقط شب به شب توی اتاق می‌روند و بقیه‌ی روز توی هال و اتاق والدین هستند.
  4. پسر من دائم در اتاقش بازی می‌کند و ما کنار او می‌خوابیم. وقتی خوابش برد، به اتاق خودمان می‌رویم. اتاقش را دوست دارد و خودش را در اتاق سرگرم می‌کند.

 

  • داشتن اتاق چقدر برای بچه‌ها ضروری‌ست؟
  1. به نظرم برای نظم‌دادن به خانه و این‌که لوازم بچه‌ها قاتی وسایل دیگر نباشد، خوب است.
  2. ضمن این‌که بچه‌ها با بزرگ‌شدن نیاز به استقلال دارند، سن بلوغ ایجاب می‌کند کمی درونیات شخصی پیدا کنند و دوست دارند گاهی تنها باشند یا کارشان را به دور از شلوغی خانه انجام دهند. اگر اتاق جدا نداشته باشند، بیشتر باید بیرون‌رفتن‌شان را تحمل کنیم و استرسِ این‌که کجا هستند و چه می‌کنند!
  3. از جهت جداسازی لوازم‌شان خوب است؛ اما برای ما، کارایی خاصی تا الآن نداشته است.
  4. من به نظم خانه خیلی اهمیت می‌دهم و فرزندم را عادت داده‌ام که لوازم و اسباب‌بازی‌هایش را توی هال نیاورد. از این جهت، اتاق خود را دارد و خیال من هم راحت است.

 

  • اگر یک کمددیواری بزرگ یا فضایی مثل تراس ایمن‌سازی و پنجره‌بندی‌شده به بچه‌ها بدهیم که لوازم‌شان را آن‌جا بگذارند، برای‌شان کفایت نمی‌کند؟
  1. برای بچه‌های کوچک‌تر شاید جواب بدهد؛ اما برای بزرگ‌ترها، بعید می‌دانم. با شناختی که از فرزندانم دارم، می‌دانم که داشتن اتاق به آرامش‌شان کمک کرده است.
  2. اگر لوازم زیادی نداشته باشند، شاید کفایت کند؛ ولی توقع بچه‌ها، عموماً با این روش هم‌خوانی ندارد. بچه‌ها دوست دارند مثل پدر و مادر، اتاق مجزا داشته باشند؛ به‌ویژه با لوازم فانتزی‌ای که الآن در بازار برای اتاق بچه‌ها وجود دارد.
  3. برای ما شاید این روش کارا باشد؛ ولی برای بقیه مطمئن نیستم. بچه‌ها با هم فرق دارند؛ یکی از داشتن اتاق لذت می‌برد و یکی برایش فرقی ندارد. به روحیه‌ی مادر هم ربط دارد. اگر به نظافت خانه حساس باشد، قطعاً ترجیح می‌دهد که اتاق جدا به بچه‌ها بدهد و قوانین سخت وضع کند.
  4. من این روش را نمی‌پسندم. آدم برای آرامش خود، دوست دارد فضاهای مجزا برای هر کاری مشخص کند؛ جایی برای والدین، بچه‌ها، تلویزیون، مهمان، آشپزی و... . بچه‌ها هم این حق را دارند که فضای اختصاصی خودشان را داشته باشند و این کار به آن‌ها شخصیت می‌دهد.

 

- والدینی هستند که از ترسِ ناتوانی تأمین هزینه‌های کودک، فرزند نمی‌آورند؛ یکی از ترس‌ها هم، تأمین مسکن بزرگ‌تر و خانه‌ای با اتاق‌های بیشتر است. برای همین، من گزینه‌ی روش جایگزین را مطرح کردم. شاید برای برخی واقعاً عملی باشد که فرزند بیاورند، بدون این‌که دغدغه‌ی اتاق مجزا داشته باشند؛ همان‌طور که زهراسادات‌خانم هم، برای فرزندان کوچک‌شان این روش را عملی کرده‌اند. یک نوزاد تا وقتی به سنین کودکی می‌رسد، داشتن اتاق جدا برای او حیاتی نیست. از ظواهر امر معلوم است که نوزاد به والدین بیشتر محتاج است و ما خودمان را چون درگیر سیسمونی‌های آن‌چنانی می‌کنیم، مجبوریم به اتاق مجزا فکر کنیم تا آن‌ها را درون آن جا بدهیم. در صورتی که لوزام ابتدایی نوزاد، نیاز به اتاق مجزا ندارد. ضمن این‌که اسباب‌بازی‌های مفصل، تکراری و گاهی غیرکاربردی، جا و کمد لازم دارند و اتاق می‌خواهند. انگار ما لاستیک ماشین را ببریم و برایش ماشین بخریم. اول لوازم می‌خریم و آن‌قدر زیاد می‌شود که مجبوریم به خانه‌ی بزرگ‌تر فکر کنیم. نظر شما چیست؟ شما بگویید در اتاق فرزندان‌تان چه چیزهایی هست؟

  1. کتاب‌خانه، میز تحریر، تخت و کمد لباس. البته بچه‌ها به‌خاطر بازی‌های کامپیوتری‌شان، یک تلویزیون جدا هم در اتاق دارند که فقط به بازی‌ها وصل است و امکان دیگری ندارد.
  2. همه‌چیز؛ تخت، کمد، میز آرایش، کتاب‌خانه، بوفه، مبل، ماشین شارژی و... .
  3. توی اتاق بچه‌های من هم همه‌چیز هست؛ تخت، کتاب‌خانه، میز تحریر و میز فوتبال‌دستی. در فصل زمستان، بخاری هم اضافه می‌شود و دیگر جا برای خودشان نمی‌ماند. از همه‌جای اتاق، اسباب بازی می‌ریزد و اکثرشان هدیه هستند.
  4. پسر من هم همه‌چیز دارد؛ تخت، کمد، مبل، ماشین شارژی، دوچرخه، جعبه‌های اسباب‌بازی.

 

به نظر شما کدام‌شان غیرضروری‌ست؟

  1. ما سعی کردیم لوازم زیادی نخریم. بچه‌های کوچک‌ترمان تخت ندارند. جز برخی اسباب‌بازی‌هایی که یا بچه‌ها با آن‌ها بازی نمی‌کنند و یا تکراری‌ست، چیزی اضافی نداریم.
  2. میز آرایش، بوفه، مبل، ماشین شارژی و کلی اسباب‌بازی خردوریز که قفط ریخته می‌شوند؛ اما بازی نمی‌شوند. ما اضافات زیادی داریم و متأسفانه، همه از زمان سیسمونی تهیه شده بودند.
  3. به نظرم اضافات چندانی نداریم. معضل اسباب‌بازی‌هایی را که بچه‌ها با آن‌ها بازی نمی‌کنند و اجازه هم نمی‌دهند به کسی بدهیم، تقریباً مشترک است. ما غیر از این‌ها، لوازم اتاق بچه‌ها را طبق نیازشان خریده‌ایم؛ اما باز اتاق پر است.
  4. من نمی‌دانم کدام وسایل اضافی‌ست؛ چون پسرم با همه‌ی‌شان بازی می‌کند و هر کدام در جای خود کاربرد دارند. احتمالاً بچه‌ی من، از جمله بچه‌های پرخرج است؛ چون تک‌فرزند است، دائم با لوازمش مشغول بازی‌ست و کمبود خواهر و برادر را با همین‌ها جبران می‌کند که ما هم ناراضی نیستیم!

 

  • کمبود خواهر برادر با اسباب‌بازی قابل جبران است؟
  1. اصلاً!
  2. در حد نیم‌ساعت بازی می‌کند و باز حوصله‌اش سرمی‌رود. بیشتر اسباب‌بازی‌های الآن، سرگرم‌کننده نیستند و فانتزی اند.
  3. من خیلی توی نخ فرزندانم می‌روم؛ چون سن‌شان هم نزدیک به هم است، می‌بینم با این‌که اسباب‌بازی‌ها را هم می‌ریزند، باز با یکدیگر سرگرم هستند و اسباب‌بازی خیلی نقش کلیدی‌ای ندارد. داشتن هم‌بازی، خیلی بهتر از داشتن اسباب‌بازی‌های رنگارنگ است. بچه‌ها اجتماعی‌تر می‌شوند و مهارت گفت‌وگو، کلنجار رفتن و حل مسئله را می‌آموزند.
  4. پسر من متأسفانه هم‌بازی ندارد و ما مجبوریم برایش تدارک اسباب‌بازی‌های مختلف ببینیم! دیگران هم برایش خیلی هدیه می‌آورند. خب، هر کسی شرایطش را ندارد که بچه‌ی دوم و سوم را بیاورد.

 

 

  • پس در اکثر شما، اسباب‌بازی‌ها (لوازمی مثل بوفه، مبل و...) با درصد کمی باعث سرگرمی فرزندان می‌شوند؛ یعنی بچه‌ها برای شادبودن، چندان وابسته به لوازم‌شان نیستند. داشتن هم‌بازی و فضای آزاد برای بازی، برای‌شان کفایت می‌کند؛ درست است؟
  1. این‌طور می‌شود از حرف دوستان نتیجه گرفت که بیش از نیاز به اتاق مجزا، به تدبیری برای مدیریت بچه‌ها، فرزندآوری، رهاکردن قوانین سختِ بازی در خانه و آزادگذاشتن‌شان حداقل در ساعات محدودی از روز نیاز داریم، تا آنان بتوانند با هم بازی کنند.
  2. من چون خودم خیاطی می‌کنم، همیشه به اتاقی برای پهن‌کردن لوازم و دوخت‌ودوز نیاز داشته‌ام. الآن گاهی به خود می‌گویم بیشتر از این‌که دخترم به اتاق نیاز داشته باشد، من هستم که به اتاق نیاز دارم؛ فقط دارم خود را سرکوب می‌کنم و برای همین خیلی وقت‌ها کلافه‌ام. الآن به ذهنم رسید که کاش لوازمش را کمی خلوت‌تر کنم و چرخ خیاطی‌ام را یک گوشه از اتاق بگذارم. این‌طوری، اتاق کاربرد بیشتری پیدا می‌کند و من هم می‌توانم به کارم برسم.
  3. خدا را شکر، من قوانین سختی برای بازی بچه‌ها ندارم؛ بچه‌ها آزادند که بازی کنند، توی هال بدوند و روی مبل‌های هال لم بدهند. این‌طوری ذهنم را خسته و درگیر نمی‌کنم.
  4. من به‌شدت به تمیزی حساسم؛ برای همین گاهی احساس می‌کنم که خود و پسرم را اذیت می‌کنم. او با شرایط کنار آمده است؛ اما گاهی مثل اسیری‌ست که توی اتاقش حبس شده است. می‌گویم بیا بیرون، اما نمی‌آید. فکر می‌کنم باید شرایطی فراهم کنم که حساسیتم کمتر شود و فرزندم کنار ما بازی کند، نه این‌که این‌قدر به اتاقش وابسته شود.

- شاید لازم باشد به یک هم‌بازی گوگولی هم فکر کنید و برای کودک‌تان زودتر یک خواهر یا برادر بیاورید.

  1. این هم نظری‌ست! بله، من کمی از آینده‌ی بچه‌ها می‌ترسم؛ برای همین به بچه‌ی بعدی فکر نمی‌کنم.

 

  • برای نتیجه‌گیری بحث، اتاق‌داشتن بچه‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
  1. با کمترین لوازم!
  2. بله، لوازم کمتر داشته باشد و حتی چون برای بچه‌های کوچک‌تر خصوصی‌بودنش اولویت ندارد، می‌تواند کاربری دیگری مثل اتاق خیاطی یا کارهای هنری داشته باشد.
  3. لوازم حداقلی، طوری که بچه بتواند در اتاق، جای بازی و مانور داشته باشد. من عکسی دیدم که یک دیوار اتاق بچه‌ها را به‌شکل صخره‌نوردی کرده بودند، یا مثلاً یک جایی حالت نردبان بود که بچه‌ها می‌رفتند بالا و روی تشکچه‌ی خودشان را می‌انداختند. این‌جور بازی‌های حرکتی، کارایی بیشتری از برخی اسباب‌بازی‌های فانتزی دارد.
  4. نباید اجازه دهیم بچه‌ها زیاد در اتاق‌شان خلوت کنند. باید همه‌ی فضای خانه در اختیارشان باشد و با رعایت قوانینی، بتوانند آزادی بیشتری داشته باشند؛ چون اتاق شخصی، گاهی حالت اجبار دارد و ورود بچه به هال، خط قرمز است.
  • متشکرم از مشارکت شما در بحث! یک سرچ اینترنتی، برای ما فضاهای جدیدی را باز می‌کند که مثلاً تراس خانه را اتاق بازی بچه کرده‌اند، یا گوشه‌ای از هال را با پاراوان جدا کرده‌اند؛ ببینید و ایده بگیرید.