ادب و هنر
گفتوگو با آزاده جهاناحمدی، از بانوان موفق و نویسنده
کلاسهای نویسندگی را به رسمیت نمیشناسم
پونه فضائلی
آزاده جهان احمدی متولد سال1360 و دانشآموخته ادبیات و فلسفه است که سالهاست در عرصه فرهنگی و ادبی مشغول کار است. از او تاکنون 4کتاب و مقالههای زیادی با موضوعهای فرهنگی مختلفی منتشر شده است.
- چهطور وارد دنیای نویسندگی شدید؟
پس از پایان تحصیلاتم بلافاصله در دانشگاه مشغول تدریس شدم. یکی دو سال بعد با نام مستعار علی احمدی در برخی نشریههای داخلی و خارج از دانشگاه مطالبی منتشر میکردم، تا اینکه در اسفند سال1396 اولین بار به درخواست سایت شهرستان ادب، یادداشتی در نقد یک رمان با نام خودم منتشر شد. تمرکزم در نوشتن پس از آن بر رمان، تاریخ شفاهی، نقد ادبی و بهطور کلی ادبیات قرار گرفت. تا سال1399 بهطور جدی با نشریهها و مطبوعات مختلف اعم از الکترونیکی و کاغذی همکاری کردم. همزمان سردبیری بخش تاریخ مجله آنلاین «کتاب فردا» را هم برعهده داشتم و عضو ثابت هیات تحریریه مجموعه «شهرستان ادب» بودم.
- با انتشارات «روایت فتح» همکاری داشتید و کتابهای شما را این انتشارات به چاپ رساند و روانه بازار کرد. این همکاری چهطور شکل گرفت؟
سال1399 بهواسطه آقای اسماعیل جلالی که آن زمان با نشر روایت فتح همکاری داشتند، به بنده پیشنهاد شد زندگینامه داستانی آیتالله سیدعلی آقای قاضی را بنویسم. آن زمان به نظرم رسید بعد از مدتها سابقه در نقد کتاب، حالا زمانی است که میتوانم و باید وارد عرصه جدی نگارش کتاب شوم.
- و بهدلیل موفقیت در محتوا و نشر کتاب اول، این همکاری ادامه پیدا کرد؟
بله، دومین کارم زندگینامه آیتالله سیدحسین بروجردی است و سومین کار هم زندگینامه سیدمصطفی خمینی. درواقع از مجموعه 7جلدی زندگینامه علما که روایت فتح منتشر کرده، سه جلد را من نوشتم.
- چه تفاوتها یا شباهتهایی در نگارش این 3کتاب وجود داشت؟
برای هرسه این کتابها زمان و مایه علمی بسیاری گذاشتم؛ یعنی برای تحقیقات کتابخانهای و فیشبرداری و رسیدن به یک طرح کلی، وقت بسیاری صرف کردم. ولی زندگی آقای قاضی طباطبایی فاقد جزییات در ساحات گوناگون بود. درباره زندگی خانوادگی ایشان، اطلاعات درستی وجود ندارد. حتی تعداد فرزندان و نامشان معلوم نبود. با وجود اینکه قبلا هم کتابهایی درباره ایشان نوشته شده بود، اما تمرکز آنها بیشتر روی سیر و سلوک و طریق عرفانی ایشان بوده و من بنا به دلایلی از این بخش عبور کردم و ترجیح دادم طرحی از زندگی ایشان ترسیم کنم. مخاطب عامتری را برای کتابم در نظر گرفتم و بههمین دلیل کتاب شکلی جزیرهای دارد و نمایی کلی در اختیار خواننده قرار میدهد. زندگی سید مصطفی خمینی هم تحتتاثیر انتسابش به بیت امام خمینی رحمتالله علیه حساسیتهایی داشت که در نگارش کتاب، باید در نظر گرفته میشد. هرچند در زندگینامه ایشان، هم به بعد خانوادگی و تحصیلی و ارتباطش با امام پرداختهام و هم مبارزات ایشان، ولی نثر کتاب، رسمی است و کمتر شکل داستانی دارد.
- کدامیک از این 3 کتاب را بیشتر دوست دارید و چرا؟
در زندگینامه آیتالله بروجردی اطلاعات بسیار جزیی بهدست آوردم. هم درباره زندگی خانوادگی و هم مشی سیاسی و کارهای علمی ایشان اطلاعات خوبی داشتیم، بههمین دلیل کتاب را کاملا داستانی و با سیر زمانی مشخصی نوشتم. از نثری استفاده کردم که بهواسطه داستانی بودن در جذب مخاطب، موفق است. علاوه بر این زندگی ایشان ویژگیهای جذابی دارد که باعث میشود خودم آن را بیشتر از 2کتاب دیگر دوست داشته باشم.
- کتاب دیگری هم دارید به نام «الجمل» که بازنویسی کتاب شیخ مفید است. چهطور شد سراغ تاریخ اسلام رفتید؟
«الجمل» اولین کتاب من بود، ولی انتشار آن، بهدلایلی به تعویق افتاد. زمانی که سردبیر بخش تاریخ «کتاب فردا» بودم، آقای بابازاده مدیرمسئول دفتر ادبیات شطر به من پیشنهاد داد کتاب «الجمل» را بازروایت کنم. من هم این کار را انجام دادم، ولی متاسفانه آن نسخه به دلایلی از بین رفت و مجبور شدم کتاب را دوباره بنویسم. البته خوشحالم که این بازنویسی اتفاق افتاد، چون نگارش مجدد یک واقعه براساس یک کتاب تاریخی از یکی از علمای شیعه، کاری جدید و البته بسیار سخت است. اینکه بتوانید محور اصلی از کتابی ارایه کنید که شامل مسایل کلامی امامت، اثبات حقانیت امام علی علیهالسلام و بطلان کسانی است که مقابل او ایستادند و جنگیدند و روایت انواع بحثهای تاریخی، کار سادهای نیست.
شیخ مفید در کتاب «الجمل» از هر ماجرا و فردی چند روایت آورده و حالا منِ نویسنده باید یک محور استخراج میکردم و حول آن محور، متقنترین واقعه را انتخاب میکردم. در عین حال باید پژوهش کتابخانهای هم انجام میدادم تا بتوانم یک کار درست و علمی ارایه کنم و درنهایت دوباره آن را بنویسم؛ با نثر و روایت تاریخی و امروزی و صمیمی. این کتاب را عمیقا دوست دارم و معتقدم آنطور که باید و شایسته بود، دیده نشد.
- چرا؟ خوب چاپ و توزیع نشد یا در دسترس مخاطب قرار نگرفت؟
چون این کتاب به لحاظ تاریخی، اهمیت زیادی دارد و باید بیشتر از اینها خوانده میشد. جنگ جمل از جنگهای مهمی است که در آن برای اولین بار مسلمانان مقابل هم قرار گرفتند؛ برخلاف نبردهای قبلی که مقابل کفار یا مشرکان میجنگیدند. شیخ مفید دلیل میآورد «گروهی که نه در مقابل امام ـکه اعتقاد شیعه استـ بلکه در برابر خلیفه وقت، عهد و پیمان شکستند، بر طریق باطلند.» اما من در باز روایت این کتاب، بحثهای کلامی را کنار گذاشتم و یک روایت تاریخی از آن ارایه کردم که برای مخاطب امروزی هم جذاب باشد.
- به نظر شما بانوان نویسنده در این حرفه با چه مشکلات و مسایلی درگیرند؟
نمیتوان در این زمینه، پاسخ روشنی داد، زیرا نحوه زیست هرکس با خانمهای دیگر متفاوت است. من در خلوت زندگی میکنم و مناسبات و ارتباطات چندانی ندارم و سالهاست در شرایط مناسبی برای نوشتن قرار دارم؛ بنابراین تمام تمرکزم روی کار است. در تمام اوقات شبانهروز، اشتغال به امر نوشتن دارم. اما میدانم دغدغههای همسری و مادری، بهخصوص مشغلههای مادری حداقل تا گذر فرزندان از سن کودکی، وقت زیادی از یک زن را به خود اختصاص میدهد و این مساله، با فراغت و تمرکزی که نوشتن نیاز دارد، در تضاد است.
به جز این موضوع، شاید بزرگترین مشکلی که بانوان نویسنده با آن درگیرند، فقدان مطالعه است. بهخصوص تا جایی که میدانم، بین خانمهای جوان و مذهبی که به کار نوشتن علاق دارند، متاسفانه این مشکل وجود دارد. چون هرقدر که بخوانید، درست بخوانید و زیاد بخوانید بر قدرت قلم شما اثر میگذارد و لاغیر. صرف وقت برای مطالعه، عامل اصلی موفقیت در امر نوشتن است.
- یعنی برای نویسنده شدن، خواندن مهمتر از آموزش و رفتن به کلاسهای مختلف است؟
کلاسهای نویسندگی را به رسمیت نمیشناسم و به نظرم برای نویسندگی، جوهره ذاتی نیاز است که همراه با خواندن زیاد و تمرین بسیار، میتواند برای به دست آوردن قلم خاص، موثر باشد. شاید معضل خانمها اینجاست که وقتی را که باید به خواندن اختصاص دهند، به اجبار یا سهوا صرف امور دیگری میکنند.
- مشتاقیم بدانیم در آینده نزدیک، چه کتابهایی از شما میخوانیم؟ چه کارهایی در دست انتشار دارید؟
2کتاب برای انتشارات ایران کار کردهام؛ یکی زندگینامه آیتالله واعظزاده خراسانی و دیگری زندگینامه سردار حجازی که در نمایشگاه کتاب امسال رونمایی شد. 2 اثر هم برای نشر مهرستان نوشتهام که یکی زندگینامه داستانی رقیه توکلی است و دیگری هم زندگینامه حاج رضا طیبنیا از مبارزان زمان طاغوت شهر اصفهان. کتاب دیگری هم در دست چاپ دارم به نام «رمان و معنویت» که در آن کتاب «دِمیان» نوشته هرمان هسه را به لحاظ معرفتی بررسی کردهام و در مقدمه آن، نسبت رمان و معنویت و امر فکری و فلسفی را توضیح دادهام. همچنین 2زندگینامه دیگر هم در دست نگارش دارم و اثر دیگری که به روایت 3سال پایانی حکومت امیرالمومنین علی علیهالسلام میپردازد و چند کار دیگر که انشاءالله تا پایان سال منتشر خواهد شد.
- و حرف آخر؟
هرچند من هم مثل هر نویسندهای پای تمام کارهایی که انجام دادهام، میایستم و از آنها دفاع میکنم؛ ولی تا این لحظه اثری نداشتهام که بتوانم بگویم کاری است که صددرصد محصول ذهن و اندیشه من است. چون کارهایی که تا حالا نوشتم، بهنوعی سفارشی انجام شده؛ گرچه سفارشهایی بوده که دوست داشتم و دغدغه شخصیام بوده است. امیدوارم روزی کاری را به قلم بیاورم که تمامش برای دل خودم باشد.