نوع مقاله : پرونده ویژه

10.22081/mow.2024.75706

چکیده تصویری

به امام گفتند زنان را رد صلاحیت کنید

پرونده ویژه

 

موضوع مشارکت سیاسی زنان، ذیل مشارکت مردم

به امام گفتند زنان را رد صلاحیت کنید

دکتر معصومه ابتکار

معاون سابق امور زنان و خانواده ریاست جمهوری

 

انقلاب اسلامی ایران، تجلی مشارکت گسترده، معنادار و آگاهانه مردم در تعیین سرنوشت‌شان بود که این را باید گفت و تبیین کرد. به‌دلیل شرایطی که امروز در آن قرار داریم، تبیین این مساله برای نسل جوان، سخت شده است. متاسفانه نسل امروز به‌سختی، این واقعیت را می‌پذیرد که انقلاب اسلامی ایران با مشارکت گسترده، آگاهانه و آزادانه آحاد مردم شکل گرفت و آن زمان، تحمیل و اجباری وجود نداشت. کسی‌که در راهپیمایی شرکت می‌کرد قطعا دچار مشکلاتی می‌شد. همان زمان هم کسانی بودند که درباره مشارکت زنان، اشکال سیاسی یا شرعی می‌گرفتند؛ یعنی موضوع مشارکت سیاسی زنان، ذیل مشارکت مردم بود.

 

باید تاریخ را برای نسل جوان بیان کنیم. این‌که در زمان پیروزی انقلاب چه اتفاق‌هایی افتاد و در روند این سال‌ها، به کجا رسیده‌ایم. از همان سال‌ها درباره مشارکت زنان، بحث‌ها و مخالفت‌های زیادی وجود داشت و امام خمینی‌رحمت‌الله علیه در این زمینه ایستادگی کردند. امام خمینی در مقابل تحجر، واپسگرایی و جریانی که از ابتدا سعی کرد نقش و مشارکت زنان و مردم را تزیینی بداند و نادیده بگیرد، ایستادگی کردند. این مساله چالشی بود که از اوایل انقلاب به وجود آمد.

عده‌ای با مشاهده حضور مردم در راهپیمایی‌ها معتقد بودند نیازی به رفراندوم نیست و مردم با شرکت در راهپیمایی، رأی و نظر خود را اعلام کرده‌اند، ولی امام خمینی‌رحمت‌الله علیه برای برگزاری رفراندوم اصرار داشتند. امام تاکید کردند خواست و اراده مردم در قالب سازوکاری که امروز در دنیای مدرن و در ساختار نظام سیاسی مدرن می‌دانیم، باید در قالب انتخابات مشخص شود. درباره زنان هم همین‌طور بود. افرادی نزد امام رفتند و گفتند زنان در رفراندوم و راهپیمایی‌ها شرکت داشته‌اند، اما کاری کنید که رد صلاحیت شوند و در مجلس نباشند. متاسفانه این تفکر وجود داشت و حالا هم وجود دارد، حتی قوی‌تر هم شده! این تفکر باعث شده تعداد نمایندگان زن در مجلس از همین تعداد، افزایش پیدا نکند. تفکری که خود را محق می‌داند صلاحیت افراد را تعیین کند. این تفکر، به‌راحتی عده‌ای را به دلایل سیاسی و بدون پاسخگویی، رد صلاحیت می‌کند و به همان نسبت درصد حضور خانم‌ها را حداقل نگه می‌دارد. البته عوامل دیگری هم وجود دارد. بانوان، محدودیت‌ها و مشکلات دیگری هم دارند، اما رد صلاحیت و تبعات آن برای خانم‌ها، در ارتباط با تعیین محدوده‌ای برای زنان در مجلس، کاری مهندسی شده است و در موارد دیگر هم شاهد آن هستیم. متاسفانه در زمینه مشارکت مردم، مساله دشوارتر شده. هرقدر دلسوزان، هشدار می‌دهند که این سطح از دلسردی و ناامیدی در جامعه، می‌تواند تبعات سنگینی از نظر اجتماعی، انسجام و امنیت ملی به دنبال داشته باشد و اذعان می‌شود که باید توجه بیشتری صورت گیرد، اما در عمل خلاف آن اتفاق می‌افتد.

مشارکت سیاسی زنان در انتخابات و راهپیمایی‌ها کم و بیش مورد استقبال و توجه مردم بوده است. در دولت‌ یازدهم و دوازدهم، سیاست فعالی در رابطه با افزایش نرخ مشارکت زنان در تصمیم‌سازی‌ها اتفاق افتاد. براساس مصوبه شورای عالی اداری، 30درصد از پست‌های مدیریتی با هدف برنامه‌ریزی و توان‌افزایی زنان مدیر، به بانوان اختصاص داده شد و این برنامه در طول دولت دوازدهم نیز اجرا شد.

ابتدای دولت یازدهم، فقط 5درصد از مدیران، زنان بودند. با سیاست‌گذاری فعال، در سال1400 که دولت تحویل داده شد، 25درصد از مدیران عالی و میانی دولت، زنان توانمند و شایسته بودند. 105نفر از بانوان، به‌عنوان معاون وزیر یا هم‌تراز معاون وزیر در دولت حضور داشتند. اما بعدها چه اتفاقی افتاد؟ مهم این است که آیا وقتی حرف از مشارکت سیاسی می‌زنیم، این روند ادامه پیدا می‌کند، یا سیاست‌هایی اتخاذ می‌شود که بسیاری از این روندها بازگشت دارد، یا متوقف می‌شود؟

 

صندوق رأی، بهترین روش برای تعالی آرمان‌ها

وقتی مفاهیم زیبایی را مطرح می‌کنیم، نباید انتزاعی صحبت کنیم. باید واقعیت‌های جامعه را ببینیم. همین نسل جوان را ببینیم. با دختران جوان چه کردیم که امروز از آنها انتظار داریم مشارکت داشته باشند. در سال‌های قبل، در مواجهه با حجاب و باوجود گشت ارشاد، با نسل جوان و دختران چه رفتاری کردیم که امروز انتظار داریم با شور و اشتیاق به ما اعتماد کنند و فکر کنند می‌توانند تغییری در جامعه ایجاد کنند؟

مردم ایران هیچگاه نسبت به سرنوشت‌شان بی‌تفاوت نبودند. همه می‌دانند بهترین روش برای اصلاح، بهبود و تعالی آرمان‌ها، صندوق رأی است اما این کار الزامات اولیه‌ای دارد. یک دختر جوان برای این‌که مشارکت سیاسی داشته باشد، باید کسی را بین کاندیداها پیدا کند که هم‌فکر او باشد و دغدغه‌هایش را پیگیری کند.

باید واقعیت‌های نسل جوان دیده شود. باید کاری کرد که نسل جوان و مردم، به همان میزان مشارکتی که در دوره‌های قبل برای انتخابات داشتند، امروز هم بیایند و به صندوق رأی اعتماد کنند. باید باور کنند می‌شود تغییر ایجاد کرد. باید باور داشته باشند می‌توانند کاندیدایی پیدا کنند که با خواست و سلایق سیاسی‌شان هم‌خوانی داشته باشد؛ البته کار دشواری است. شاید مهم نباشد چند درصد از زنان، نماینده مجلس‌اند، اما این نماد است. بعد از انقلاب، سواد زنان به میزان قابل توجهی رشد کرد. مشارکت زنان در عرصه‌های سیاسی رشد کرد. طی این سال‌ها حضور زنان به‌عنوان استاد و اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها افزایش داشت، اما به همان نسبت مشاهده می‌کنیم حضور زنان در مجلس، رشد نکرد. این نسبت، نماد مشارکت و توجه به مشارکت سیاسی زنان است.

 

نسل جوان و حساسیت‌های «عدالت جنسیتی»

مساله مهم‌تر که هم به زنان انگیزه می‌دهد و هم آنها را نگران می‌کند، «عدالت جنسیتی» است. بحثی که متاسفانه یک بام و دو هواست. نباید خانمی را چون با دولت قبل همکاری کرده، رد صلاحیت کرد. این، دلیل درستی نیست و نسل جوان را دلسرد می‌کند. نمی‌شود «عدالت جنسیتی» یک امر مذموم در دولت گذشته باشد و آن را به سند2030 وصل کنند و بگویند در حال اجرای سند2030 هستید اما در این دولت، یک امر خوب باشد. «عدالت جنسیتی» ریشه در مفاهیم قرآنی، دینی و تعالیم انقلاب اسلامی دارد. «عدالت جنسیتی» مطالبه برحق زنان و مردان جامعه است، چون عدالت جنسیتی فقط بحث زنان نیست؛ مطالبه یک حق است.

«عدالت جنسیتی»، تکلیف قانون برنامه ششم است. تا زمانی که قانون برنامه، جاری است، مجری یا دولت باید تابع قانون باشد. نمی‌شود یک جایی قانون را قبول داشته باشیم و جای دیگر را نپذیریم. در دولت یازدهم و دوازدهم، تمام الزام‌های عدالت جنسیتی، در هفت محور و 176زیرشاخص و با تایید تمام دستگاه‌های مربوط ازجمله قوه قضاییه، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شورای انقلاب فرهنگی و تمام اعضای ستاد ملی زن و خانواده، ابلاغ، تصویب و به مرکز آمار ایران ارایه شد. این مرکز براساس این شاخص‌ها، شناسنامه‌ای برای شاخص‌های عدالت جنسیتی چاپ و منتشر کرد که بتوانیم عدالت جنسیتی را در ابعاد مختلف رصد کنیم. براساس این شاخص‌ها در 31 استان کشور با همکاری مردم، دانشگاهیان، تشکل‌ها، حوزه و دولت، 31برنامه استانی ارتقای وضعیت زنان در تمام شاخص‌ها اجرا شد. مثلا در زنجان موضوع عدالت جنسیتی در آموزش اجرا شد؛ دختران و پسران، فرصت‌های برابر آموزشی داشتند. این برنامه و برنامه‌های دیگری در دولت قبل برای تحقق عدالت جنسیتی انجام شد. چرا این کار باید متوقف شود؟ چرا برنامه‌ای که می‌تواند امیدآفرین باشد، متوقف شد؟ آیا این کار ناامیدی ایجاد نمی‌کند؟ آیا مشارکت را کم نمی‌کند؟

 

اشتباه‌های‌مان را بپذیریم

ارتباط بین امنیت و مشارکت مردم از ابتدای انقلاب اسلامی ایران یکی از ارکان بوده است. اولین قدم، این است که بپذیریم مردم خیلی دلخورند و فاصله گرفته‌اند. این مساله‌ای نیست که بتوان ظرف چند روز به آن پرداخت و آن را حل کرد. بپذیریم وضعیت کنونی با آنچه به مردم وعده دادند و با آرمان‌هایی که تعریف شد، فاصله دارد و در حال افزایش است. مشکلات اقتصادی رو به بهبود نیست، بلکه رو به تشدید است. فاصله سیاسی و عدم مشارکت مردم، به این دلیل است که می‌گویند کاندیدای معرفی شده، سلیقه ما نیست. سلیقه سیاسی بین کاندیداها حذف عامدانه می‌شود. در برخی از شهرها در انتخابات مجلس خبرگان، کاندیدا هیچ رقیبی ندارد. چه‌طور می‌شود بگوییم انتخابات با مشارکت بالا و مشارکت، پشتوانه امنیت ملی است، اما انتخاباتی را برقرار کنیم که رقابتی ندارد. اینها مغایرت‌هایی است که مردم متوجه می‌شوند. سطح درک عمومی، سواد و آگاهی مردم نسبت به مساله بسیار بالاست و باید اشتباه‌های‌مان را بپذیریم. باید از این خطاها برگردیم. اگر می‌خواهیم اتفاقی بیفتد، صرفا با حرف نمی‌شود. اینکه گفته شود مردم، پشتوانه این انقلاب هستند. مشارکت مردم در انتخابات به امنیت ملی ما کمک می‌کند، در عمل هم باید کمک کنیم که سلیقه‌های مختلف دیده شوند. باید مهارت ارتباطی و گفت‌وگو را برقرار کنیم. متاسفانه فضای گفت‌وگو وجود ندارد و همین باعث ایجاد فاصله بیشتر شده است. فاصله بین نسل‌ها زیاد شده و مسایل نسل جوان معطوف به موضوعات دیگری شده. البته جنگ روانی هم وجود دارد، ولی ضعف ما، در رسانه ملی است که متاسفانه مخاطب چندانی ندارد. البته نزدیک انتخابات فعالیت‌هایی انجام می‌دهند که این کارها باید مداوم باشد. برای جلب اعتماد عمومی مردم، نمی‌توانیم نزدیک انتخابات بگوییم خانم‌های کم‌حجاب و بی‌حجاب هم می‌توانند رأی بدهند، اما جای دیگر با آنها برخورد شود. برای افزایش مشارکت، همه باید تابع نگاه رهبری باشند. وقتی رهبری می‌فرمایند باید انتخابات پرشور داشته باشیم همه باید تابع نگاه ایشان باشند، اما این‌طور نیست و اینها مردم را دلسرد می‌کند. اینها تردید ایجاد می‌کند و فاصله می‌اندازد. این‌گونه مسایل، نیازمند اصلاحات ساختاری و اساسی است. تا زمانی‌که احساس شود رقیب واقعی در انتخابات وجود ندارد، مردم هم فکر می‌کنند رأی آنها تاثیری نخواهد داشت و اتفاقی رخ نخواهد داد. اینها به انسجام و امنیت ملی آسیب خواهد زد. امیدوارم کشور ما همواره در امنیت و آرامش و صلح باشد.