نوع مقاله : پرونده ویژه

10.22081/mow.2024.75707

چکیده تصویری

زنان را به مشارکت سیاسی دعوت می‌کنند و بعد آنها به خانه می‌فرستند

پرونده ویژه 

 

چند نکته درباره مطالبات بی‌پاسخ زنان ایرانی

زنان را به مشارکت سیاسی دعوت می‌کنند و بعد آنها به خانه می‌فرستند

دکتر زهرا نژادبهرام

پژوهش‌گر و فعال حوزه زنان

 

در کشور ما همواره زنان در همه عرصه‌ها، کنار مردان حضور جدی داشته‌اند؛ در روزهای انقلاب و دفاع‌مقدس، زنان و مردان پا‌به‌پای هم از این مرز و بوم دفاع ‌کردند و زنان فقط پشت جبهه نبودند. در سال‌های دفاع‌مقدس، زنان، کنار همسر، برادر و پدرشان از خاک‌ کشور دفاع کردند. زنان، در آن روزها نه در حوزه تصمیم‌گیری فعال بودند و نه تصمیم‌سازی.

بعد از پایان جنگ، در دهه1370 اولین مرکز «امور مشارکت زنان» تشکیل شد و مرحوم «شهلا حبیبی» به‌عنوان اولین مشاور رییس‌جمهور در امور زنان انتخاب شد. در چهار دهه بعد از انقلاب، فقط یک زن، وزیر شده است. نباید هزینه‌های پیروزی انقلاب و قیمتش، شهدایش و ورود زنان به این عرصه فراموش شود. در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، می‌گفتند زنان، دانش و تجربه کافی ندارند. سوال اینجاست که زنان چگونه باید دانش و تجربه کسب می‌کردند؟ زنان، در این زمینه بسیار هوشمندانه عمل کردند و رهبر انقلاب هم بر این مطلب تاکید کردند. امروز آمار ورود زنان به دانشگاه‌ها بیش از60درصد است. زنان، این مساله را جبران کردند که مدام به آنها گفته می‌شد دانش ندارند. زنان در این عرصه توانایی خود را ثابت کردند، اما باز هم میزان بیکاری زنان تحصیل‌کرده، دو برابر مردان است. 20درصد زنان تحصیل‌کرده بیکارند؛ حتی در نرخ عادی هم، زنان، دو برابر مردان بیکارند. فرصت‌های شغلی در اختیار بانوان قرار داده نمی‌شود. این سوال مطرح می‌شود که زنان چگونه باید مشارکت سیاسی را تمرین کنند؟ کجا باید ورود پیدا کنند؟ در قوانین، برای این‌که زنان در عرصه مشارکت سیاسی حضور داشته باشند، سیاست تشویقی وجود ندارد؛ نه به احزاب تکلیف شده، نه به دولت‌ها و نه به شورای نگهبان، تکلیف شده است.

در مناصب کشور، هیچ زنی در مجمع تشخیص‌مصلحت، حضور ندارد. یعنی کشور، از نیمی از اندیشه‌های جمعیتی محروم است. در مجلس خبرگان هم بانویی عضویت ندارد. در مجلس شورای اسلامی که در دوره اول، فقط دو نماینده زن داشتیم و این تعداد تا امروز، به 17نفر رسیده‌ است. هیچ بانویی به‌عنوان وزیر نداریم. در تمام دولت‌های جمهوری اسلامی ایران، فقط یک زن وزیر داشتیم که تجربه بدی هم نبوده و خانم دکتر مرضیه وحید دستجردی بسیار خوب عمل کرد. چند استاندار زن و چند نماینده سیاسی زن داریم؟ در دولت دهم، چند نفر نماینده سیاسی زن در کشورهای مختلف داشتیم که حالا تعدادشان به 5 نفر رسیده است.

نکته اینجاست که با توجه به تلاش زنان، مطالبات بانوان انباشته شده. خروجی حجم مطالبات انباشته، منجر به اتفاق‌های سال1401 و خسارات سنگینی شد که کشور بابت آن، هزینه داد. مطالبات زنان با چه پاسخی مواجه شد؟ آیا تعداد وزیران و نمایندگان زن افزایش یافت؟ آیا پاسخی به مشارکت سیاسی و مطالبات زنان داده شد؟ خیر، پاسخی داده نشد. چهل سال است که مطالبات زنان، در همه عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، بی‌پاسخ مانده ولی هنوز هم از مشارکت سیاسی حرف می‌زنیم.

 

مقوله «زن»، امری سیاسی است

زمانی که انقلاب پیروز شد، نوجوان بودم. شعار ما «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود. فرمان امام خمینی‌رحمت‌الله علیه و شخصیت خاص امام، مردم را به خیابان‌ها کشاند. مردم با نَفَس مسیحایی امام به میدان آمدند. امام فرمود اگر استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی می‌خواهید، من هستم؛ مردم هم گفتند: «سمعا و طاعتا». ما دنبال صحبت‌ها و فرامین امام بودیم. این، گفتمان انقلاب اسلامی است. هرچه بعد از آن می‌آید، تبیین و تفسیر است. انقلابیون، طرفداران و فرزندان انقلاب، این‌گونه انقلاب کردند.

امام‌رحمت‌الله علیه فرمودند شما باید به مقام انسانی برسید و فرقی نمی‌کند زن باشید یا مرد، تو در مقام انسانی کرامت داری؛ این، گفتمان انقلاب اسلامی است و بعد از آن هرچه باشد، «تبیین» است. بعد از امام خمینی‌رحمت‌الله علیه مقام معظم رهبری هم ادامه‌دهنده راه امام بودند و با همین نگاه، گفتمان انقلاب اسلامی شکل گرفت.

مقوله «زن»، امری سیاسی است. در روزهای انقلاب زمانی که می‌خواستیم به خیابان بیاییم، روسری می‌بستیم. عده‌ای هم بدون روسری بودند. این روسری، پیام سیاسی ما بود. هرجا مساله قدرت مطرح شود آن امر، سیاسی است. هر کسی می‌خواهد بر دیگری نفوذ داشته باشد. عالم، عالم قدرت است و زنان، امری سیاسی هستند. حال که زنان، امری سیاسی هستند، تصمیم‌گیری‌های‌شان هم سیاسی است. باید زمینه‌ای وجود داشته باشد که زنان، دسترسی به قدرت را تعریف کنند.

از ابتدای انقلاب تاکنون، زنان مشارکت داشته‌اند. به انقلاب اسلامی رأی داده‌اند، درس خواندند و دانشگاه رفتند، به مجلس آمدند و اینها همه زمینه‌های مشارکت سیاسی است. زنان به‌عنوان یک امر سیاسی نتوانستند مطالبات‌شان را درخواست کنند. امروز از زنان می‌خواهید که پای صندوق بیایند. سوال اینجاست که وقتی به یک زن می‌گویید پای صندوق بیاید، چه پاسخی به مطالبات او می‌دهید؟ چهل سال به زنان گفته‌اند که بیایید و آنها همیشه آمده‌اند اما بعد، به آنها می‌گویند وظیفه‌شان مادری و فرزندآوری است. در کدام قانون آمده که زنان با چند سال سابقه کار می‌توانند مدیرکل، یا معاون‌وزیر شوند؟ هیچ معیار سنجشی برای آن تعریف نشده، اما بلافاصله لایحه حجاب و عفاف تعریف شد.

صندوق رأی، مطمئن‌ترین و پیروزمندانه‌ترین راه برای تغییر است. هیچ تحولی بدون صندوق رأی، در هیچ کشوری اتفاق نمی‌افتد. اگر می‌خواهید مشارکت را افزایش دهید، چه پاسخی به مطالبات می‌دهید؟ باید از واکنش نشان دادن نسبت به مسایلی که جوانان به آن حساسیت دارند، کاسته شود. باید با جوانان هم‌دلی کرد. کشور و جامعه ما، دولت‌محور است. قدرت دست دولت و حاکمیت است. دولت باید پیام صلح خود را به مردم بدهد. باید بگوید حرف شما را شنیدم. بگوید قانون حجاب و عفاف را در یک صندوقچه، می‌گذارم، حتی این را هم نگوید، اما بگذارد. مجلس فعال باشد. این مُسکن‌ها را به جامعه بدهد تا التهاب، فروکش کند.

 

پشتوانه مردمی، ضامن امنیت ملی است

امنیت ملی، مقوله بسیار جدی است. تمام دولت‌ها در تلاش‌اند این مقوله را برای خود تثبیت کنند. دولت ما هم جدا از دیگر دولت‌ها نیست. منظور از «دولت» مجموعه حاکمیت است و دولت خاصی مدنظر نیست. یکی از عواملی که می‌تواند میزان امنیت ملی را برای دولت‌ها مشخص کند، حضور مردم و پشتوانه مردمی است. اگر میلیاردها سلاح هم داشته باشید، اما پشتوانه مردمی نداشته باشید، امکان ندارد بتوانید امنیت ملی را به‌طور کامل نگه دارید.

کشور ما در جهانی است که دنیای رقابت‌ است. در منطقه‌ای است که به نقل از اساتید علوم سیاسی، به «هارت لند» یعنی قلب زمین، معروف است. در ژئوپلیتیک‌ترین بخش خاورمیانه زندگی می‌کنیم. تنها راه حفظ امنیت ملی، استحکام پشتوانه‌های مردمی است. مردم هستند که در طول چهل سال، پشتوانه‌ها را محکم کرده‌اند، اما امروز دلخورند، نسبت به صندوق رأی رغبت کمتری دارند. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد میزان مشارکت، پایین است. پایین بودن میزان مشارکت، نگرانی برای امنیت ملی است. حاکمیت باید نسبت به این مساله با حساسیت بیشتری توجه کند. در این دوره، تعداد افرادی که تایید صلاحیت شده‌اند، افزایش یافته و این جریان باید شدت بیشتری بگیرد. افراد نامدار، باید به صحنه بیایند چون آنها برای خود عقبه‌ای دارند. باید از قشرهای مختلف، افراد به میدان بیایند، چون کشور ما در منطقه حساسی قرار گرفته است. شاید اگر در ایسلند و شمال اروپا بودیم، مشارکت مهم نبود. پس باید همه ابزارهای ‌ما با تفکرهای مختلف کنار هم قرار بگیرند. امنیت، کالای گران‌قیمتی است که دولت‌ها می‌توانند به مردم بفروشند.

باید فضا را آرام‌ کنیم تا بتوانیم در این مقطع تاریخی، کالای امنیت را تهیه کنیم. مردم دلخورند، برخی آسیب دیده‌اند. فشار اقتصادی، بر مردم زیاد است. باید به مردم امید بدهیم، باید حرف‌شان را بشنویم. اگر مردم، آسیب ببینند، حاکمیت آسیب می‌بیند. وقتی حاکمیت، آسیب ببیند مردم هم آسیب می‌بینند؛ اینها به هم متصل‌اند. به دلیل دلخوری، مردم این قسمت را پشت گوش انداخته‌اند و همین دلیل، میزان مشارکت را کاهش داده است.