نوع مقاله : پرونده ویژه

10.22081/mow.2024.75802

چکیده تصویری

چرا نوچوان دچار هویت دوگانه می شود

موضوعات

پرونده ویژه 

 

چالش‌های هویت دوگانه نوجوانان در دنیای واقعی و مجازی

چرا نوجوان دچار هویت دوگانه می‌شود؟

نجمه شکرانی

 روان‌شناس بالینی، متخصص خانواده و فرزند‌پروری

در دنیای والدگری، اولین چالش‌های جدی که ما را به‌عنوان مادر درگیر دنیای ذهنی فرزندان‌ می‌کند، دوره‌ نوجوانی است. مادری که تا دیروز دغدغه‌ تغذیه‌ مناسب، خواب به موقع، رشد کافی جسمی کودک خود را داشته، امروز علاوه‌بر مراقبت‌های قبلی، متوجه تغییراتی در فرزند خود می‌شود، تغییرهایی که شروع آن با چالش‌هایی از جنس مخالف، پرسش‌گری و حتی طغیان و سرکشی، نمود پیدا کند.

این تغییرها پیغامی برای والد آگاه امروز دارد که دنیای کودکی فرزندش به دنیای پرپیچ‌وخم نوجوانی نزدیک می‌شود. به دنیایی پر از چرایی، چگونگی و سوال‌هایی که نوجوان را از دنیای پرشور کودکی به دنیای درونی خودش برای پیدا کردن پاسخ مناسب به مسایل سوق می‌دهد. جایی که تلاش می‌کند هویت منحصربه‌فرد خود را شکل دهد و بداند کیست و چه می‌خواهد.

 

نوجوانان امروز، کودکان عصر دیجیتال و دوران کرونا هستند که ناچار به‌واسطه‌ی یادگیری درس و مصرف آموزشی، به دنیای مجازی و تکنولوژی بیش از پیش پرتاب شدند. در حقیقت فرآیند تدریجی ورود به دنیای مجازی که قرار بود طبق قانون و قاعده‌ هر خانواده، متفاوت پیش برود، برای همه‌ ما در آن مقطع به‌سرعت اتفاق افتاد. گویی بخشی از هویت کودکان ما علاوه‌بر دنیای واقعی، پررنگ‌تر از قبل در دنیای مجازی، شکل گرفت.

بچه‌هایی که به اجبار بازی و همراهی با گروه هم‌سالان را از دست داده بودند که مهم‌ترین و ارزشمندترین راه رشد و ارتباط این دوره است. به‌واسطه‌ فضای مجازی راهی برای کاهش این خلأ پیدا کردند. به‌همین دلیل شاید متفاوت‌ترین دوره در شکل‌گیری هویت نوجوانان، دوره کرونا و پس از آن بود و نوجوانان را به سمت ویژگی‌های خاص و گاهی هویت دوگانه سوق داد؛ هویتی که بخشی از آن در دنیای واقعی شکل گرفته و بخشی به‌واسطه عدم‌دسترسی به ارتباطات حقیقی به‌خصوص با گروه همسالان در دوره‌ چند ساله‌ کرونا در فضای مجازی و با موضوع‌ها و محتواهای مختلف شکل گرفته است. با وجود تلاش‌های والدین در جهت شکل‌گیری و هدایت درستِ هویتی نوجوان، نقش پررنگ رسانه‌ها، فضای مجازی و تکنولوژی را نمی‌توان در این مسیر نادیده گرفت. بنابراین کار کردن و همراهی درست با نوجوانان امروز، بسیار متفاوت از حتی یک نسل پیش است و راهی جز آگاهی، آموزش و کمک‌گرفتن از متخصصان این حوزه نخواهیم داشت.

 

آسیب‌های هویت دوگانه برای نوجوان

اگرچه به واسطه‌ پیشرفت تکنولوژی و شرایط سال‌های اخیر و یادگیری‌های آموزشی مجازی، ورود به این فضا اجتناب‌ناپذیر است، اما آگاهی آسیب‌های آن، می‌تواند کمکی برای والدین و نوجوانان باشد. همان‌طور که از نام این فضا برمی‌آید، فضای مجازی، تمام حقیقت دنیای واقعی را به نمایش نمی‌گذارد، همین موضوع باعث ارایه تصویری نه‌چندان درست از افراد در این فضا می‌شود و این امر، باعث شکل‌گیری هویت کاذب و زودگذر می‌شود که با موج افکار، علایق و اندیشه‌های مطرح شده در فضای مجازی همسو است.

در حقیقت نوجوان در فضای مجازی، اطلاعات، داده‌ها و تجربه‌هایی را می‌بیند که با آنچه در واقعیت وجود دارد، متفاوت است. مشاهده‌ بخشی از سبک‌زندگیِ نوجوانی در کشور دیگر، دیدن آزادی‌های بی‌حدومرز، مشاهده تفریحات و روابطِ متفاوت که ممکن است فقط بخشی از زندگی نوجوانان باشد، دسترسی به بازی‌ها و محتوایی که در گروه سنی او نمی‌گنجد، شوآف از آنچه واقعا وجود دارد و بسیاری موارد دیگر، تعارض‌هایی است که درون نوجوان ایجاد می‌شود و مسیر رسیدن به هویتی یکپارچه را سخت‌تر می‌کند.

به زبان ساده، دیدن بخشی از حقیقت و نه تمام آن در فضای مجازی و القا و باور آن توسط نوجوان به‌عنوان واقعیت تامّ، می‌تواند در شکل‌گیری هویت او موثر و حتی آسیب‌زا باشد.

آسیب‌هایی مانند مقایسه‌ خود با بخشی از زندگی دیگران، انزوا و دوری از فضای ارتباط واقعی و برطرف کردن خلأها و کمبودهای عاطفی خود در آن فضا، کم شدن صبر و بردباری و عدم یادگیری مهارت‌های حل مساله در مواجهه با مشکلات و پناه بردن به فضای مجازی، هجوم اطلاعات زیاد و محتواهای مختلف که معمولا متناسب با سن و شرایط اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی نوجوان نیست، عدم خلاقیت در پر کردن اوقات فراغت بدون استفاده از فضای مجازی، اختلال در حریم خصوصی و رعایت حد و مرز در دادن و گرفتن اطلاعات، اختلال در خواب و عدم‌تحرک فیزیکی و...طیف گسترده و متفاوتی از آسیب‌هایی است که ممکن است فضای مجازی و استفاده از آن به‌صورت افراطی بر جسم و روان نوجوان اثر بگذارد.

 

نقش مادر در کاهش آسیب‌های فضای مجازی

باتوجه به اهمیت شکل‌گیری هویت در دوران نوجوانی و باتوجه به شرایط خاص چند سال اخیر در دسترسی به فضای مجازی، شاید بیشتر از هر زمان دیگر نیاز به آگاهی، آموزش و همراهی از سوی والدین به‌خصوص مادران احساس می‌شود. نقش والدین‌ در مواجهه با مسایل نوجوان، مانند بندبازی است که باید برای حرکت روی طناب، دقت بالایی داشته باشد که تعادلش را از دست ندهد. در دنیای والدگری دو طرفِ این طناب «اقتدار» و «انعطاف» است. والدین مانند بندباز که دائم در حال حفظ تعادل خود است، باید اعتدالی را بین اقتدار، ارایه چهارچوب‌ها، ارزش‌ها و قوانین خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی و پایبندی به آن‌ها داشته باشند و از طرفی در پذیرش، فهم، اجرایی و رعایت کردن آن‌ها توسط نوجوان نسل امروز، انعطاف به خرج دهند.

به‌عنوان روان‌شناس و والد، سختی حفظ این تعادل قابل درک است، چون گاهی پیش می‌آید انعطاف نابه‌جا، یا اقتدار زیاد از حد، تعادل را به هم می‌زند و تنها پل ارتباطی ما که رابطه‌ مناسب با نوجوان است، خدشه‌دار می‌شود.

برای حفظ این تعادل که نتیجه رعایت آن، کمتر آسیب دیدن نوجوان ماست، آگاهی و آموزش بسیار اهمیت دارد و نقش ما را به‌عنوان مادر پررنگ‌تر می‌کند. در ادامه راهکارهایی برای بهبود این امر پیشنهاد می‌شود.

 

اجازه ندهید نوجوان از فضای مجازی، بی‌رویه استفاده کند

یکی از مهم‌ترین نکاتی که درباره هر آسیبی به‌خصوص استفاده‌ بی‌رویه از فضای مجازی در دوره نوجوانی باید در نظر گرفت. توجه به فرآیند و مسیر رسیدن به آن مشکل است. تا زمانی که متوجه نشویم چه اتفاقی منجر به بروز این آسیب شده، طبیعتا نمی‌توان راه‌حل مناسبی برای برطرف کردن آن پیدا کرد. اینجا کنار هم هستیم، باهم راهکارهایی را توجه و تمرین می‌کنیم تا فرزندان‌ ما بدون آسیب‌های روانی وارد دوره بزرگ‌سالی شوند.

 

استفاده قاعده‌مند از اینترنت

اولین موضوع حائزاهمیت، ارایه چهارچوب و تعریفی از فضا مجازی و قوانینی برای استفاده از آن، نه فقط برای نوجوان، بلکه به خودمان به‌عنوان والدین است. بسیارند والدینی که قوانینی را در خانه وضع می‌کنند و پایبندی خودشان به آن‌ها کم است. پدری که به بهانه‌ کار، مدت زیادی مشغول استفاده از گوشی تلفن همراه است، مادری که سرگرمی‌اش گشتن در شبکه‌های مختلف است، یا والدینی که قبل از خواب و در محل خواب از گوشی و چرخیدن در آن برای به خواب رفتن استفاده می‌کنند، یا محدودیت خاصی برای خود در استفاده از آن ندارند و یا حتی وابستگی زیادی به استفاده از گوشی دارند، نمی‌توانند از فرزند نوجوان خود با آن‌همه غوغای هیجان در وجودش انتظار پایبندی به قوانین مطرح شده را داشته باشند. اینجاست که به‌تدریج اقتدار والد به‌خاطر عدم‌تعهد خودش به چهارچوب‌های مطرح شده، خدشه‌دار می‌شود. جمله‌ معروف «فرزندان ما آنچه هستیم می‌شوند، نه آنچه می‌خواهیم» مصداق بارز این موضوع است. پس برای آسیب کمتر، توجه به آنچه خودمان وضع کردیم مهم است.

در دل مساله‌ وابستگی، یا عدم‌رعایت استفاده مناسب از فضای مجازی توسط والدین، این موضوع نهفته است که ارتباط واقعی به معنای رابطه‌ای با کیفیت و کمیت مناسب بسیار کم می‌شود و پل بین ما و نوجوان با ارتباط موثر، قطع می‌شود.

 

تبعات واکنش نادرست به رفتار نوجوان

مساله‌ قابل توجه دیگر، نوع واکنش نادرست ما به نوجوان در مواجهه با فضای مجازی است. گاهی تنبیه نوجوان به شکلی است که گویی مشکل خود نوجوان است، نه استفاده‌ نادرست از فضای مجازی. درحقیقت باید بتوانیم تفکیک قائل شویم که موضوع اصلی، استفاده‌ نامناسب، یا بی‌رویه‌ نوجوان از فضای مجازی است که مشکل‌ساز شده. البته این نکته را نباید نادیده گرفت که نوجوان به‌دلیل ویژگی‌های سنی و جذابیت‌ها و سرگرمی‌های موجود در فضای مجازی، طبیعتا مشتاق به استفاده بی‌حد و حصر از اینترنت است. پس کمتر انگشت اتهام و سرزنش را به سمت آن‌ها نشانه بگیریم و گاهی فکر که آیا به‌عنوان مادر می‌توانیم در دنیای واقعی و براساس استعداد، علایق و هیجانات نوجوانم فضایی سرگرم‌کننده، جذاب و هیجان‌انگیز برای او فراهم کنیم؟ کار دشواری است. پس همان‌قدر که فراهم کردن چنین فضایی برای ما، در محیط واقعی سخت است، دل کندن نوجوان از فضای پرتنوع مجازی هم دشوار است، مگر آن‌که تا حد امکان زمان و مکان حقیقی، زندگی نوجوان‌ را براساس علایق و استعدادهایش پر و جذاب کنیم و صرفا دنبال حذف استفاده از فضای مجازی نباشیم.

 

کیفیت رابطه‌ ما به‌عنوان والدین بسیار اثر مستقیمی بر میزان آسیب‌پذیری فرزندمان از فضای مجازی دارد. همه‌ی ما ذاتاً با نیازهایی که در سرشت ما وجود دارد زاده شده‌ایم. نیاز به ارتباط، تعلق داشتن، امنیت، صمیمیت و دوست داشته شدن، استقلال، تفریح و آزادی از پررنگ‌ترین نیازهایی است که در دوره‌ نوجوانی خود را بیشتر از پیش نشان می‌دهد.

نوع برآورده شدن این نیازها در دنیای و اقعی توسط ما بسیار مهم است.

به طور مثال اگر به‌واسطه‌ دیدن موضوعی ناخوشایند در فضای مجازی و تعریف آن به ما واکنش‌مان تهدید، توبیخ، نصیحت و ترساندن و نهایتاً تنبیه و طرد کردن باشد، یقیناً نیاز به امنیت، صمیمیت و تعلق داشتن در او برآورده نمی‌شود و چه بسا با ذهن ناپخته‌ی خود تصمیم بگیرد این نیازها را در جای دیگر برطرف کند. رابطه‌ سالم رابطه‌ای است که بتوان در آن به شیوه‌ درست نیازهای نوجوان را برآورده کرد. مچ‌گیری، واکنش سریع به اشتباهات نوجوان، تناسب نداشتن تنبیه یا محرومیت با اشتباه نوجوان، به رخ کشیدن اشتباهات قبلی، مقایسه کردن، همه مواردی است که رابطه و فضای امن روانی بین فرزند و والد را به‌هم می‌زند.

 

واکنش درست مادر، چه رفتاری است؟

بهترین پاسخ این است که همین سوال را از خودمان بپرسیم. چه کسی برای من امن است؟ کنار چه کسی احساس امنیت می‌کنم؟ مسایلم را به چه کسی می‌گویم؟ احتمالا بیشتر ما پاسخ می‌دهیم کسی‌که ما را دوست دارد، باید درک کند، وقتی کار اشتباهی انجام دادیم، سرزنش و توبیخ سخت نکند، همان‌طور که هستیم ما را بپذیرد و مهم‌تر از همه این‌که مواقعی که به او نیاز دارم، در دسترس و پاسخگو باشد.

زمان‌های زیادی وجود دارد که نوجوان در مخمصه‌ و ماجرای بغرنجی افتاده و ما در دسترس و پاسخگوی او نیستیم. منظور از در دسترسی، امکان حضور فیزیکی و مسافتی نیست. در دسترس نبودن روانی بسیار مهم‌تر است.

این‌که نوجوان بتواند بدون ترس از قضاوت و برچسب زدن، مشکل پیش آمده را به والدش بگوید و راهی برای آن پیدا کند، یعنی والدی در دسترس و پاسخگو دارد. اگر این اتفاق نمی‌افتد، الزاما مساله‌ نوجوان نیست. ما به‌عنوان مادر، باید موانع ایجاد این فضای امن را پیدا کنیم.

همان‌طور که کمی قبل‌تر اشاره شد، والدین و شیوه‌ برخوردشان با مسایل نوجوان باید شبیه بندبازی باشد که با حفظ تعادل، مراقب است سقوط نکند. گاهی واکنش‌های ما به آسیب‌ها و مشکلاتی که برای بچه‌ها پیش می‌آید، این تعادل را به‌هم می‌زند و بهترین راه پیدا کردن این‌که آیا این تعادل به‌هم خورده یا خیر، میزان ارتباط موثر ما با نوجوان است و اگر این ارتباط مناسب نیست، صادقانه از خود بپرسیم چه چیزی تعادل ما را در ارتباط با فرزندم به‌هم زد؟

آیا نوع واکنشم را در برابر خطا و اشتباهی که کرده، باید بازبینی کنم؟

آیا قضاوت و برچسب زدن به شخصیتش یا تحقیرهای گاه و بی‌گاه مانع این ارتباط شده؟

آیا به رخ کشیدن اشتباهاتش، یا برآورده نکردن نیازهای هیجانی‌اش باعث تغییر مسیر رابطه‌ ما شده؟

آیا به محض دیدن موضوعی او را با دیگران، هم‌سالان، یا حتی دوران نوجوانی خودم مقایسه می‌کنم؟

پاسخ صادقانه‌ هریک از ما به عنوان والدین به این سوال‌ها می‌تواند کمک بزرگی در بازسازی ارتباط و اعتماد نوجوان ما باشد، به شرط آن‌که تغییری اساسی با بالا بردن دانش و ‌آگاهی‌مان در برخورد با فرزندان اتفاق بیفتد. آموزش‌هایی مانند گفت‌وگوی هم‌دلانه، رفتارهای قاطعانه، ترجمه‌ زبان نوجوان و بیساری از این موارد می‌تواند رابطه‌ ما را با نوجوان، ترمیم و بازسازی کند.

 

خودمان به نوجوان آسیب نزنیم!

نکته‌ مهم کمتر آسیب دیدن نوجوان چه در فضای مجازی و چه در مسیر زندگی، توجه به مشکلات روان خود ما به‌عنوان والدین است.

اگر ما به‌عنوان پدر یا مادر، رابطه‌ امنی نداشته باشیم، کمتر تجربه کنیم، یا هیجان و ترس‌های مختلف درون‌مان داشته باشیم و حتی مهارت‌هایی مثل حل مساله، جرأت‌ورزی و بیان درست مشکلات را بلد نباشیم، طبیعتا ایجاد فضای امن برای ارتباط درست و سازنده با فرزندمان بسیار مشکل است.

نوجوانی که از مشاهده‌ اتفاقی صحنه‌ نامناسب به مادرش گزارش می‌کند و بعد با ترس و وحشت شدید او مواجه می‌شود، یا غم و اضطراب زیاد را در چهره و رفتارهای مادرش مشاهده می‌کند، تصمیم می‌گیرد در مواجهه با مشکلاتش راهی پیدا کند که مادرش کمتر اذیت شود.

بسیاری از واکنش‌های ما در برابر نوجوانان و خطاهای آن‌ها، از روی هیجانی است که به‌واسطه‌ آن اشتباه، در وجود ما جریان پیدا کرده. همیشه برخورد ما با آسیب‌های احتمالی فرزندمان، همراه با تفکر، تعقل، یا کسب آگاهی از منابع موثق نیست و براساس آنچه در ما به‌عنوان هیجان مثل ترس، خشم، غم و اضطراب می‌گذرد، شکل می‌گیرد.

بهترین راه برای مواجهه درست با مشکلات و خطاهای نوجوانان، به‌خصوص سوال‌ها و بحران‌های هویتی ناشی از فضای مجازی، کمک گرفتن از متخصصان حوزه‌ روان‌شناسی، مشاوران و افرادی است که به‌صورت علمی ما را در تجربه‌ حال خوب و در نتیجه ارتباط بهتر با فرزندان‌ یاری می‌کنند.