نوع مقاله : اجتماعی

10.22081/mow.2024.75808

چکیده تصویری

سایه مهر مادری بر سر دانش‌آموزان ایران

موضوعات

اجتماعی 

 

 گفت‌وگو با «زهرا گیتی‌نژاد»، بانوی خیر مدرسه‌ساز

سایه مهر مادری بر سر دانش‌آموزان ایران

لبخندی به وسعت ایران بنشانیم

«زهرا گیتی‌نژاد»، مدیرعامل موسسه خیریه مهرگیتی، یکی از معلمان باسابقه است که 42 سال از عمرش را به شغل معلمی اختصاص داده است. او از سال 1382 تاکنون، علاوه بر معلمی، رسالتش را به گونه‌ای دیگر در قالب ساخت و تجهیز مدرسه‌ها در مناطق محروم انجام می‌دهد. «مهرگیتی» موسسه‌ای مردم‌نهاد و خیریه است که با کمک خیرین و سازمان نوسازی مدارس به کار ساخت مدرسه و تجهیز آنها مشغول است تا در گوشه‌ای از این سرزمین، لبخندی بر لبان کودکان بنشاند. ماجرای ورود خانم «گیتی‌نژاد» به عرصه مدرسه‌سازی، بهانه‌ای شد تا با او گفت‌وگو کنیم.

 

اتاقش پر است از عکس‌ها و لوح‌تقدیرهایی که به مناسبت‌های مختلف و برای افتتاح مدرسه‌های متعدد از او قدردانی شده است. اما از همه مهم‌تر، لبخندهایی است که بر چهره کودکان شهرهای محروم و کم‌برخوردار از امکانات آموزشی، می‌توان دید؛ لبخندی به وسعت معنای زندگی.

«زهرا گیتی‌نژاد» متولد 16 اسفند1330 است. پدرش کارمند بوده و به علم و دانش و تحصیل بچه‌هایش اهمیت می‌داده است. همین باعث شد تا باوجود جو حاکم بر فضای جامعه که دخترها تا کلاس ششم بیشتر درس نمی‌خواندند، در رشته طبیعی در دبیرستان تحصیل کند. وقتی شرایط تحصیل در دانشگاه برایش فراهم نشد به‌خاطر علاقه‌ای که به بچه‌ها و تدریس داشت، مدتی را در مدرسه باغچه‌بان (مدرسه ناشنوایان) مشغول کار شد. بعد از مدتی در آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کرد و پذیرفته شد. سال1353 به استخدام آموزش و پرورش درآمد.

 

شوق معلم شدن

گیتی‌نژاد، از حال و هوای اولین روزی که برای تدریس به مدرسه رفته بود، می‌گوید: «اولین روزی که معلم شدم را خوب به خاطر دارم. معلم کلاس دوم ابتدایی دبستان «وحدت» در محله امامزاده حسن علیه‌السلام بودم. وقتی وارد کلاس شدم، شادی بچه‌ها را دیدم، چون مدتی بود که معلم نداشتند. حتی همکاران و دیگر معلم‌ها هم از ورود من به عنوان یک معلم جدید و جوان، خوشحال بودند. با دیدن شوق و شادی بچه‌های کلاس، انگار وارد دنیای جدیدی شدم. از همان روز، عشق معلمی در من ایجاد شد.

بعد از چند سال، با وجود این‌که به کار معلمی مشغول بود در دانشگاه قبول شد و در رشته علوم‌تربیتی شاخه آموزش ابتدایی لیسانس گرفت. تمام سال‌های تدریس‌اش را به آموزش در مقطع ابتدایی دبستان اختصاص داد. می‌گوید: «مدتی از تدریس من گذشت که از من خواستند مدیر مدرسه شوم، من هم قبول کردم اما بعد از مدتی متوجه شدم عملا درگیر کارهای اجرایی مدرسه شده‌‌ام و کمکی در راستای آموزش ندارم. بعد از یک سال، استعفا دادم و دوباره معلم شدم. تا زمان بازنشستگی در مقطع ابتدایی درس می‌دادم، البته دوره‌ای هم در راهنمایی بودم اما کار و تخصص من در مقطع ابتدایی بود. عشق و علاقه‌ام بچه‌های دبستانی بود.»

 

جایی در قلب آدم‌ها

کار کردن با کودکان در مقطع ابتدایی‌ سخت به نظر می‌رسد. خانم گیتی‌نژاد معتقد است اگر راه و رسم ارتباط با بچه‌ها را بلد باشید، سختی ندارد و آسان و لذت‌بخش است. می‌گوید: «هنوز هم دانش‌آموزان مدرسه وحدت، به دیدارم می‌آیند. بسیاری از شاگردانم در کشورهای مختلف، تحصیل و زندگی می‌کنند، اما با هم ارتباط داریم. حتی یکی از دانش‌آموزانم که در آمریکاست به من پیام داده که «خانم معلم، دست شما همیشه روی قلب من است». به‌واسطه ارتباط خوبی که سال‌ها با دانش‌آموزان داشتم، خاطره‌های زیادی از خودم در ذهن آنها به جا گذاشته‌ام. اگر می‌خواهیم موفق شویم و در قلب آدم‌ها جایی داشته باشیم، باید با آنها ارتباط خوبی برقرار کنیم. در آموزش، «ارتباط خوب» حرف اول را می‌زند. خوشحالم که توانستم در بچه‌ها اثر مثبت بگذارم.»

‌ «گیتی‌نژاد» در سال1384 بازنشسته شد، اما 12سال بعد از بازنشستگی، در مدرسه‌های غیرانتفاعی تدریس می‌کرد و با این حساب 42سال به تدریس مشغول بوده است. او یک معلم معمولی نبود. دوست داشت از همه‌چیز سر در بیاورد. آموزش‌های جدید را یاد بگیرد و بهترین کیفیت آموزش را در کلاسش داشته باشد. هدفش این بود که شیوه‌های نوین آموزشی را در کلاس اجرا کند.

 

یک اتفاق خوب

گاهی اتفاق‌های خوب زندگی، از یک مسیر ساده آغاز می‌شود. در زندگی خانم گیتی‌نژاد اتفاقی افتاد که نقطه عطفی در زندگی او به شمار می‌رود و باعث شد به عرصه مدرسه‌سازی قدم بگذارد. بعد از سال‌ها تدریس، در اداره‌کل آموزش و پرورش به‌عنوان سرگروه آموزشی پایه پنجم در شهر تهران دعوت به کار شد. وقتی در گروه‌های آموزشی مشغول شد، در کارگاه‌های طرح آموزش جهانی شرکت کرد و پس از موفقیت در دوره‌ها به‌عنوان هسته مرکزی انتخاب شد. قرار شد محتوای آموزشی ارایی شده در کارگاه‌ها را به سایر معلمان در دیگر استان‌ها آموزش دهد و خودش استان سیستان و بلوچستان را انتخاب کرد؛ این شروعی ماجرایی شد که در سال1380 اتفاق افتاد: «من در این طرح، سیستان و بلوچستان را انتخاب کردم تا به معلم‌های این استان آموزش بدهم. یک روز، وقتی آموزش تمام شد، رییس اداره به من گفت: «تمایل دارید از مدرسه روستا بازدید کنید؟» گفتم: «بله، حتما!» وقتی برای بازدید از مدرسه روستایی رفتم، صحنه‌ای دیدم که باورکردنی نبود. دانش‌آموزانی را دیدم که روی گونی، روی زمین نشسته‌اند و درس می‌خوانند و شرایط کلاس به هیچ‌وجه مناسب نبود. این در حالی بود که در آن زمان، من در مدرسه‌ای در زعفرانیه تهران تدریس می‌کردم. 

وقتی به مدرسه برگشتم داستان آنچه دیده بودم را برای دانش‌آموزانم تعریف کردم. بچه‌ها باورشان نمی‌شد، اما وقتی عکس‌ها را نشان دادم، باور کردند. وقتی به خانه رفتند، برای والدین ماجرا را تعریف کردند. فردا به مدرسه آمدند و اعلام آمادگی کردند که پدر و مادرهای‌شان داوطلب کمک به این بچه‌ها هستند و این، شروع یک اتفاق خوب بود. از همان‌جا توانستم پل ارتباطی برای آن بچه‌ها و خانواده‌های دانش‌آموزانم باشم تا مدرسه‌ای که قول داده بودیم، ساخته شود. سال1382، مدرسه را افتتاح کردیم که این مدرسه «قدسی نیلی» نام‌گذاری شد. از آن به بعد راهی گشوده شد تا در مناطق محروم و کم‌برخوردار مدرسه بسازیم. بعد از چند سال که به‌صورت آزاد در زمینه ساخت مدرسه فعالیت کردیم، تصمیم گرفتیم این کارها را در قالب موسسه انجام دهیم تا مردم سراسر کشور بتوانند در این امر خیر، مشارکت کنند. با تشویق دوستان پیگیر موسسه شدیم و سال1390 آن را راه انداختیم. موسسه مهرگیتی، با کمک خیرین و سازمان نوسازی مدارس، تاکنون  578مدرسه، اعم از مدارس یک کلاسه یا چند کلاسه در مناطق محروم ساخته است. از این تعداد، 150مدرسه در استان سیستان و بلوچستان ساخته‌ شده، 16مدرسه در خط صفر مرزی و 50مدرسه در خراسان جنوبی ساخته شده است.»

 

خوشبخت‌ترین انسان 

این بانوی معلم و خیّر مدرسه‌ساز در طول سال‌ها، با عشق و علاقه به بچه‌های ایران، کار کرده و می‌گوید: «من در طول سال‌ها به‌صورت داوطلبانه و بی‌هیچ چشم‌داشتی، ارتباط بین خیرین و استان‌های محروم و نیازمند به مدرسه و تجهیزات را فراهم کرده‌ام. خود را خوشبخت‌ترین انسان‌ روی زمین می‌بینم، چون می‌توانم به بچه‌هایی که آینده‌ساز کشورند کمک کنم؛ البته این بچه‌ها می‌توانند آینده‌ساز جهان باشند. همین‌که بتوانم قدمی برای فرزندان سرزمینم بردارم و مشکلات‌شان را حل کنم تا آنها هم در آینده بتوانند مشکلات زندگی را حل کنند، خوشحالم.»

 

آموزش معلمان متخصص

گیتی‌نژاد، از یک طرح جدید در موسسه مهرگیتی صحبت می‌کند که نیاز امروز معلم و البته آموزش است. می‌گوید: «کار اصلی ما مدرسه‌سازی است ولی بعد از ساخت مدرسه، متوجه می‌شدیم در برخی نقاط با وجود مدرسه، آموزش، با کیفیت مطلوب نداریم. دغدغه‌ام بود که کنار ساخت مدرسه، معلمانی با دانش و اطلاعات به‌روز آموزش دهیم که این کار در حال انجام است. در این طرح، دانش معلمان را با آموزش‌های لازم و مورد نیازشان به‌روز می‌کنیم. زمانی که معلم بودم، آموزش ضمن‌خدمت داشتیم و مدام آموزش و اطلاعات ما به‌روز می‌شد، اما امروز این امکان وجود ندارد. این یکی از کارهایی است که در جهت رفع این ضعف‌ها انجام شد. خوشحالم که از فضای فیزیکی و آموزش مناسب و باکیفیت بهره‌برداری می‌کینم. این کار را توانستیم در حد خودمان انجام دهیم که یک موسسه مردم نهاد و خیریه هستیم. امیدوارم بتوانیم این کار را در سطح بین‌المللی هم انجام دهیم.»

 

یک کار انسان‌ساز  

گیتی نژاد آرزو دارد هیچ فقر و محرومیتی در کشور و در جهان نباشد. هر کسی می‌تواند، باید کاری برای رفع محرومیت انجام دهد. او خود را در مسیر رسیدن به اهداف و آرزوهایش موفق می‌داند و می‌گوید: «از این‌که توانستم یک مداد به دست دانش‌آموزی بدهم، از خودم راضی‌ام. می‌دانم این کارها، اثر معنوی زیادی در زندگی همه خیرین دارد. همیشه به خیرین در مراسم افتتاح مدرسه می‌گویم که شما فقط مدرسه نساخته‌اید، بلکه این بچه‌ها را هم ساخته‌اید. بچه‌ها با این کار، درس فداکاری، محبت، نیکوکاری، سخاوت و بخشندگی را یاد می‌گیرند. من، همه این اتفاق‌ها را لطف خداوند می‌دانم. خدا، انسان‌ها را برای انجام کارها انتخاب می‌کند و شاکرم که مرا برای این کار انتخاب کرده است.»