ادب و هنر
جای خالی زنان در یک روایت صادقانه
«صادقانه»
سهیلا عبدالحسینی
انتشارات بهنشر
نوشتن درباره زندگی اهلبیت علیهمالسلام و تولید آثار دینی و تاریخی در قالب رمان یا مستند داستانی، چند سالی است که مورد توجه نویسندگان و استقبال مخاطبان قرار گرفته است. گام نهادن در این راه، تخصص ویژهای میطلبد و از دشوارترین گونهها در حوزه داستاننویسی است.
«صادقانه» رمان دینی و تاریخی است که به بررسی غیرمستقیم زندگی و زمانه پیشوای ششم شیعیان، امام صادق علیهالسلام میپردازد. اثری کاملا مردانه با محیطی مردانه و شخصیتهایی عمدتا مذکر. نویسنده کتاب، سهیلا عبدالحسینی، جرأت و هنر به خرج داده که توانسته بهخوبی از عهده یک روایت مردانه بربیاید. البته از منظر دیگر میتوان این کار را نوعی نقص دانست. اما نکته قابلتأمل کتاب این است که زنان در این داستان حضور چندانی ندارند. در داستان خبری از مادر محمد و هاشم یا همسر سلیمان نیست. احتمالا اشارهای به شاگردان خانم امام هم نشده است. از زنان مبارز شیعه هم خبری نیست. میان عباسیان هم گویا زنی وجود ندارد! محمد و هاشم، خواهر یا دختر ندارند. فضای داستان از لطافتی محروم است که میشد با حضور زنان، به آن دست یافت.
کتاب «صادقانه» یکی از 10کتاب طرح جدید «بهنشر» است که درباره زندگی و زمانه امام صادق علیهالسلام نگاشته شده است. در این طرح، نویسندگان بهطور غیرمستقیم سراغ امامان معصوم علیهمالسلام رفتند و درباره اصحاب آنها قلم زدند. یکی از شروط طرح برای نویسندگان این بود که پژوهش تاریخی داشته باشند و به بررسی ویژگیهای جغرافیایی و مسایل فرهنگی مانند نوع پوشش و غذاها در دوره زمانی هر امام معصوم بپردازند تا مخاطب موقعیت آن امام را از منظرهای مختلف درک و احساس کند.
اگرچه مخاطب با دیدن اسم «صادقانه» انتظار دارد با روایتی از زندگی امام صادق علیهالسلام آن هم در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی روبهرو شود، اما داستان با فاصله معناداری و با واسطه، به زندگی و زمانه امام پرداخته است. آن هم نه همه ابعاد زندگی امام، بلکه وجه اجتماعی و سیاسی زندگی آن حضرت و اتفاقهایی که مرتبط با این دو عرصه رخ میدهد و امام نظرشان را درباره آنها بیان میکنند. وقایعی مانند قیام زید و قیام عباسیان که در دو دوره حکومتی امویان و عباسیان رقم خورده است. داستان در شش فصل و حول سه شخصیت سلیمان و دو پسرش هاشم و محمد روایت میشود. از میان این سه شخصیت، محوریت داستان با محمد است؛ جوانی اهل مطالعه و در راه یافتن امام و رسیدن به علم و دانش. شخصیت اصلی داستان در هیچیک از این دو قیام شرکت نداشته است. فصلهای کتاب با بیانی از امام صادق علیهالسلام آغاز شده؛ با نامه، اندرز یا گفتوگویی از ایشان.
توصیف دقیق صحنهها و روایت جزیی اتفاقها ازجمله روایت جنگ زید در کوفه، کشتن ابومسلم، ملاقات امام صادق با منصور، از نقاط قوت این کتاب است.
یکی از ایرادهایی که در متن کتاب به چشم میخورد، تعلیق اندک داستان است. هیچ تعلیق و کشمکشی بین شخصیتهای داستان بهخصوص شخصیت محوری وجود ندارد. شاید دلیل آن، عدم وجود شخصیت مقابل یا ضد قهرمان برای محمد بهعنوان شخصیت اول داستان است. این اتفاق هرچند خواندن اثر را برای مخاطب آسان و روان میکند، اما از جذابیت آن میکاهد.
نکته قابل بررسی دیگر، ویرایش این کتاب است؛ یعنی بر سر سطر نیامدن دیالوگها یا نقلقولهای مستقیم و پشت سر هم ردیف شدن آنها. این شیوه، موجب شده صفحههای متعددی از اثر با وجود گفتوگوها، انباشته از کلمات پشت سر هم باشند.
مشکل دیگر، زاویه دید متشتت اثر است. زاویه دید اول شخص و دانای کل که بدون ترتیببندی و ساختار مشخصی و بهصورت پراکنده در فصول مختلف استفاده شده و مخاطب را برای پیدا کردن شخصیت اصلی سرگردان میکند.
این اثر که بنابر گفته نویسنده که نگارش آن سه سال طول کشیده؛ پس از یک سال تحقیق و دو سال نگارش، سال 1402 در 248 صفحه توسط انتشارات بهنشر روانه بازار شده است.